سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دل نوشته های من

یاد خدا امر به معروف نهی از منکر

دو اشکال

من یک دختر دانشجو داشتم که دانشگاه تهران قبول شد ه بود این رفت آمد وتنها بودن ایشان برای من دشوار بود هروقت به تهران می آمدم هزینه های زیاد جایی برای خواب نداشتم به دو موضوع برخوردم با عث تعجب شد یکی اینکه یک روز جلو دانشگاه یک کیلو انگور گرفتم پنج هزار تومان که درشهر ما دو هزار تومان بود همان روز اتفاقی رفتم به منزل یکی از بستگان که درتهران مسئولیتی داشت گفتم خیلی کاره شما درتهران با این هزینه های سنگین می توانید زندگی کنید گفت چرا؟ گفتم یک کیلو انگور سه هزار تومان بیشتر از جای دیگر خندید گفت درماه سه چهار میلیون برای ما سازمان حرام می کند بگذار سه هزارتومان به انگور بیشتر بدهیم قدیم می گفتند علاج گرانی نخریدند است وقتی به بعضی پول یامفت پرداخت می شود کاری به طبقه پایین دست ندارند واینگونه قیمت ها افزایش می یابد دومین موضوع که به آن برخورد کردم من سالهای اول رحلت حضرت امام بارها ماموریت پیدا می کردم تهران شب را می رفتم حرم امام تعدادی طلبه در آن جا مشغول مطالعه بودند ومن هم تا پاسی از شب قرآن دعا می خواندم آخرشب که خسته می شدم کمی استراحت ونماز را می خواندم دوباره به ماموریت خود ادامه می دادم ومی گفتم خدا تو امام را بیامرزد که بواسطه تو توانستم شب را بسر برم در زمان این فرزند دانشجو خاطر جمع که این مکان همان مکان قبلی بوده دست دخترمان را گرفتیم برویم بابا حرم امام همان جا استراحت خواهیم کرد هوا سرد چشم شما روز بد نبیند نشستیم چند دقیقه کولرها هوای سرد روشن کرده بودند تا یک لحظه خوابت می برد که البته از سرما چاقو دسته می کردیم فورا" بلندمی کردند برو بیرون شاید تا صبح بیست بار رفتیم وباز بیرون کردند آن شب گذشت به هرکس که رسیدیم گفتیم مبادا به حرم امام بروید چون خادمین حرم از جنس امام نمی باشند دوباره هم نرفتیم امید واریم افراط در توزیع نباشد که بعضی هرکاری انجام دهند وبعضی به حداقل حق خود نرسد وحرم امام درست است که شئونات رعایت شود درحقیقت خانه پدر ما گفته می شود به خانه خودما جا نداشته باشیم مثل عربستان می شود