دل نوشته های من

یاد خدا امر به معروف نهی از منکر

مواظب دین خدا باشید

باتوجه به اینکه به طور کامل در رساله ها حلال وحرام خدا بیان شده اشکال  این جا است کمترکسی از این اقیانوس زلال احکام شرعی که دستورالعمل زندگی انسانها می باشد وباید همیشه آویزه گوش باشد برداشت می شود امروز تلویزیون  حاج آقای راشد  سخن رانی داشتند به چند مسله مهم اشاره فرمودند اولا" تغییرتحولاتی که به وجود می آید بعضی به واسطه اینکه فلانی قوم دسته دیزی ما می باشد بکاری می گمارند که شایستگی اون کار را ندارند وکسی که مدیریت اون کار را ندارد قبول می کند چون حق مردم  به واسطه ناشی عمل کردند ضایع می شود هردو خیانت درامانت کردن جواب خدا را نمی توانند بدهند  فرمودند: این روز اربعین  امام حسین (ع) که برای امر به معروف ونهی از منکر در راه خدا به شهادت رسید هرکسی او را دوست دارد درهمین حرم امام رضا (ع) تعهد بدهد آنچه پیامبر (ص) فرموده اند عمل کند به بهشت می رود بزرگترین گناه  1- شرک بالله 2- رنجاندن پدر مادر 3- دروغ پرهیز نماید  وهر انسانی که این شش تذکر را رعایت کند به بهشت می رود 1- راستگو  2- امانت دار 3- حرام نبینی 4- حرام نخوری 5- عفت 6- با نامحرم صحبت نکنید  فرمودند : اگر یک کلمه با نامحرم صحبت کنید هفصد سال حساب شما عقب می افتد کسانی  که می خواهند امروز اربعین مورد شفاعت امام حسین (ع) باشند همچون راننده تاکسی , پزشک , پاساژ دار مغازه دار , هرکسی که قرار است برای مردم خدمتی ارئه دهند واورا مورد تایید قرارداده اند حق خیانت به زن  وبچه مردم ندارد نگاه بی جهت مریضی بوده فرمودند :من به چین اروپا سفر کردم کسی به مرد وزن نگاه نمی کند این نگاه کردن که درکوچه بازار رواج یافته تیری از شیطان رها می شود بند دل شما را پاره می کند به دنبالش غیر پلیدی چیزی حاصل نمی شود  وچند تذکردرهمین روزاز آقای دکتر رفیعی فرمودند  مواظب باشید ارزشها زد ارزش نشود مساجد فقط مرکز عبادت وارتباط باخدا می باشد برعلیه ارزشها رواج پیدا نکند  ستون دین نماز است  ستون خانه خود را  ضعیف نکنید  صورت دین خدا را بد نکند  این گوش  چشم زبان  اعضا وجوارح نعمت  بی نهایت  الهی بوده  با این نعمت ها  خیانت نکنید  امانت دار باشید وظایف خودتان ر ا در مقابل همسر فرزند همسایه  مردم رعایت کنید   

 


گناه نکنید

خداوند هرچه نعمت به ما ارزانی داشته پاک زلال  وکوچکترین آلودگی نبوده  وگناهی  نداشته

با توجه به اینکه خداوند  خالق همه عوالم وموجودات , بزرگ واقعی , پادشاه همیشگی  بی نهایت زیبا است هرچه نعمات برما ارزانی داشته پاک زلال رایگان زره ای  درنعمت ها  قصور وکوچکترین گناهی آلودگی  بربندگانش روا ندارد  یعنی گناه ومعصیت  بخل  حسودیت  تنگ نظری  بی عدالتی  خالقش انسانها می باشد وتا حتی دیگر موجودات هم گناهی ندارند آبی که از چشمه  رودخانه  آسمان سرازیر می شود زلال پاک اگر در مسیر آلودگی  به وجود می آید  بتوسط انسان صورت می گیرد  بااین نعمتها  فرض کنید به اسم پیشرفت  وعلم ارگانیک چیزی تولید می شود  یا قیمت بالا به همنوع خود عرضه می شود  یا  به اسم ارگانیک  ده درصد خوب 90 درصد  خراب عرضه می شود  خداوند جز زیبایی چیزی ندارد همه آلودگی به توسط انسانها  به طبیعت زیبای الهی تزریق می شود در صورتی  که خداوند نعمت عقل وحی را فقط به انسان ارزانی داشته که  رضای خدا  وخلق خدا را به دست آورد تعجب است که چرا ؟ مسیر انسانها اینقدر به سمت دنیا گرایش پیدا شده  واینقدر به تعلقات چنگ زده اند خدا خودش بخیر کند

 


مواظب رفیق باشید

درانتخاب رفیق خیلی دقت کنید 

فردی  می گفت رفیق خوب مومن خدا شناس که از نعمت معرفت بهره ای برده باشد مثل عطری می ماند که اگر خودش هم نخواسته باشد  بوی عطر او به مشام می رسد  واگر رفیق بد آلوده باشد  مثل مرده متعفن می باشد  که شما تاحتی از کنار او عبور کنید بوی تعفن شما را اذیت می کند واگر شما با آدم بد رفیق شوید دیر یازود شما هم آلوده خواهید شد امروزه  با توجه به تغییر تحولات درزندگی ها تجملات  این ارتباطات فریبنده زیاد تر شده  خیلی باید مواظب باشید که از خدا دور نشوید دیگر وبلا گها درباره رفاقت نوشته اند باید مواظب باشیم بچه های ما، جوانهای ما از دختر و پسر با چه افرادی رفت و آمد دارند، و در ضمن باید توجه داشته باشیم که این مسأله برای خودمان هم هست، هرچیز را نبینیم  هرچیز را نشنویم  و مواظب باشیم با چه کسانی رفت و آمد داریم و بدانیم که رفیق، فوق العاده در زندگی انسان مؤثر است،تا حتی همین رفت آمد های سیاسی ازخدا دور نشویم   در سعادت و شقاوت بچه ها، جوانها، و درسعادت و شقاوت همه و همه تأثیری بسزایی دارد. انسان مدنی است یعنی دوست یاب است هرچیز را می خواهد از خود کند . و اینکه با کسی رفت و آمد کند برای انسان ضروری است، انسان به تنهایی نمی تواند زندگی کند و علاوه بر آن هر زن و مردی مخصوصاً جوانها دوست دارند که دوستی داشته باشند، آشنایی داشته باشند و با آنها رفت و آمد نمایند و با آنها نشست و برخاست داشته باشند. این یک مسأله ضروری است.ما می دانیم بچه ها، حتی بچه های دبستانی دوست دارند. رفیق دارند، افرادی را اول سالی انتخاب می کنند برای دوستی و نشست و برخاست و گفت و شنود و این دوست یابی در جوانها بیشتر است و اما در هم? افراد چه بچه، چه نوجوان ، چه جوان ، چه پیر ، چه زن و چه مرد دوست گرفتن مسلّم است. از اینکه باید دوست داشته باشیم ، رفیق داشته باشیم ، رفت و آمد باید بکنیم دراین باره اشکالی نیست، اشکالی که هست در انتخاب است که اگر جوان شما رفیق نابابی را انتخاب کرد این رفیق ناباب، جوان شما را خراب می کنند، او را گمراه می سازد. چنانچه بچه شما با یک دوست خوب و از خانواده ای خوب و متدین سروکار و رفت و آمد داشته باشد، بچ? شما رو به سعادت می رود. اگر بچ? شما علاقه به درس نداشته باشد همان رفیق خوب او را درس خوان می کند، و چنانچه بچه شما یک رفیق تنبل پیدا کرد ، جوان شما یک رفیق تنبل انتخاب نمود همان روز اول و دوم تنبلی این رفیق روی جوان و بچه اثر می گذارد و می بینید مطالعه ای که می کرد دیگر انجام نمی دهد، خدایا به عظمت وجلال خودت به نام های نیکویت  به اسم اعظمت  به حق انبیا  به حق اولیائت همه جوانان این مرز بوم را فرزندان خودم خانواده خودم از بلاهای عرضی وسمائی انس وجن  طبیعی وغیر طبیعی رفیق وهمنشین بد درپناه خودت محفوظ بدار  

 


هرلحظه فرق می کند

با توجه به اینکه خداوند بزرگ لایتناهی تمام موجودات ازجمله انسان را ازخاک پاک آفریده به طور طبیعی گروهی پس ازمدتی چه بخواهند وچه نخواهند تشریف می برند وگروهی جدید جایگزین می شوند اوفقط هستی بخش وپایداراست من ازآن خدای بی همتا کمک می خواهم واوراستایش می کنم واین روال لحظه لحظه فرق دارد فرض کنید پدر مادر خود ما با ما جدا هستند هر کس باید جواب اعمال رفتار خود را بدهد طبیعت درحال چرخش می باشدهرساعتی که می گذرد با ساعت قبل فرق دارد هرگونه موجود وهرفریضه الهی درجای خود شکل گرفته این همه نظم این همه زیبایی شکوه وجلال خداوند بزرگ را که حاکم مطلق  وبزرگ واقعی است می رساند ومن ازاین خدای بی نیازکمک می خواهم واو را می پرستم  چیزی به اختیار انسان نیست انسانها می خواهند مریض نشوند پیرنشود نمیرند ولی کاری از دست کسی ساخته نیست تا حتی آقایانی که اتم بند ناف چه وچه را اختراع  می کنندوهراختراعی بایدعظمت وبزرگی خداوند یاد شود خداوندی که دروجود انسانها عقل وحی را ارزانی داشته برای اینکه بهترعظمت اومنعکس شود وهرلحظه به یاداوباشیم یک انسان معمولی برای خود معاون وجانشین می گیرد تا مشاهده می کند که غیرخواسته اوعمل کرده فورا" او راعوض می کند هر روزمابایدبه سمت خدابرای خدافرق کنیم ولی متاسفانه این روزها چقدرافراد بیگناه به طرزوحشیانه درکنارگوشه جهان بتوسط خلیفه خدا کشته می شوندغافل ازاینکه دیریازودهمه آنان نابود خواهند شد چگونه جواب خدا را خواهند داد نقل است .فردی ظالم روزی برانسانهای بی گناه ظلم می کرد آجری ازدیواربه حرف آمد که ای انسان من از تو خیلی بزن تر بودم چرا؟ اینقدر ظلم می کنی مگر تو نخواهی مرد چطور جوا ب خدا را خواهی داد

 


خدا نزدیک به ما است

 با توجه باینکه 1400سال قبل نعمت برما تمام شده  تمام بت ها ی ظاهری بت پرستان کنارر فته ولی با توجه به این همه کشتار واین همه بی عدالتی دردنیا به نظر می رسد  دنیا پرست غیرخدا پرست  بت درونی پرست فراوان است  بعضی  فکر می کنند خدا بیرون از عوالم فرمان می دهد وبعضی فکر می کنند خدا در طبقه هفتم آسمان بر کرسی نشسته فرمان می دهد  بعضی در تصورات بعضی درخیال می پرورانند اما خدا همه جا با بنده هایش همراه است اوهست  ما از او دور می شویم خدای لایتناهی  بی مثال بی مانند بی نیاز خالق  بزرگ  همه موجودات هرکدام بارها عظمت  او را با دلیل عقلی  وحی راه حس  - راه دل  فطرت  ,قرآن کریم و روایات اسلامی  علم یا راه طبیعت در حوادث گوناگون طبیعی غیر طبیعی مشاهده کردیم هرچه او بخواهد  همان می شود درلحظاتی که هیچ کس به کمک ما نمی آید امید ما از همه جا قطع شده آن کسی که به هر زبان صدا می زنیم خدا است  کسی  که بدون طمع  به بندگان روزی می دهد خداست  بخشنده مهربان است وقتی  برف وبارانی می بارد این همه نعمت پاک واین همه عظمت از اوست وقتی نوری می تابد  این نعمت نور بی مثال  به فرمان اوست  او که فرستاده خدا ست این همه فن وفریب انسانها ازخود به جا می گذارند ولی باز مرگ به سراغشان می رود  نمی توانند ماندگار باشند  آنکه همیشه زنده وپاینده است او خداست  بعضی  مدعی  خدمت رسانی  به هم نوع هستند  بعد ازمدتی قطع می شود کسی که همیشه نعمتش یاریش حمایتش پایدار است او خداست بعضی  صد تا خدمت می گیرند ویک خدمت می دهند آن کس که صد ها سال  به مانعمت رایگان داده وما گناه کردیم  وقتی خالصانه در خانه او رفتیم همه بدی های گذشته را می بخشد  او خداست  من او را ودوستان او را  دوست دارم  واز او کمک ویاری می طلبم

 


مشکل ازدواج

باتوجه به اینکه مسئولین محترم تلاش دارند که به هرشکلی مشکل ازدواج برطرف شود ولی این مشکل برای جوانان روز بروز بیشترشده فرمودند از طریق رسانه ها برای مشکلات ازدواج فرهنگ سازی شود به ویژه رسانه ملی در این مساله تاثیرگذاراست بعضی فرمودند علل وعوامل تأخیر درازدواج علل فرهنگی , آداب و رسوم مالی پرخرج ,عدم اهتمام لازم از سوی خانواده ها به امر ازدواج ,علل مهم اقتصادی تأخیر در ازدواج,  نداشتن شغل و مسکن است من  جوانی 37 ساله خانواده مذهبی با توجه به اینکه به اندازه یک خانواده کارمی کنم مشکلاتی که فرمودید ندارم هنوز نتوانستم ازدواج کنم هرچه پدر مادر به من می گویند می ترسم  قدم پیش بگذارم اگر با تشویق یا تبلیغ هم ازدواج کنم جرئت بچه دار شدن نداریم وبعضی مشاهده می کنید ازدواج کردند درحال طلاق گرفتند هستند  مشکلات چیزی دیگر است 1- جامعه باید ثبات داشته باشد  1- قیمت اجناس ونیازها ی ضروی مردم به هیچ وجه تغییر نکند 3-  درحکومت اسلامی هرتصمیم گرفته می شود برای عموم مردم باشد 4- درمان مردم همه رایگان باشد 4-  هرقا نونی وضع می شود شامل همه باشد بعد ازعبورازپل برای دیگران قانون سخت نشود 5-  مشکل درمان وتحصیل نباشد 6-اگر تصمیمی درامر مسکن اشتغال گرفته می شود عمومیت داشته باشد 7- اگر کنارگوشه مشکل بوده همه باهم حل شود 8- احکام خدا  اجرا شود وقتی می خواهیم  یک امر واجبی را بجا آوریم مشکلات دنیا سر راه نباشد 9-  چرا با وام ازدواج کنیم 10 چرا 40میلیون ریال نقدی طلبیدند هنوز لوازم نگرفته 60 میلیون ریال شده 11- نعمت های خدا بی شما راست هوای بنده هایش را دارد روی گنج گاز نفت باشیم از ترس نتوانیم دراین سرما خودمان را گرم کنیم به هرحال دولت ها یا باید به تعهد خودشان عمل کنند که عموم مردم خوب زندگی کنند  یا تا زمانی که تعهد دارند بر روی خزانه بنشینند ریالی نگذارند هزینه شود امید واریم دراین ماه محرم صفر  این خواسته هم به اجابت برسد


راه سومی نیست

با توجه به اینکه خداوند نعمت عقل  وحی  ودستورالعمل های فراوانی را برماارزانی داشته سپس دو راه جلو ماگذاشته این دورراه مخالف هم می باشد که ما دردنیا  ینگونه نام می بریم راه خدا وراه شیطان راه چپ وراه راست اصحاب الیمین واصحاب الشمال  ودردستورات الهی گفته شده  که راه راست پاداش دارد راه چپ مجازات دارد فقط در انتخاب راه مختاریم درعلم ورزش  می فرمایند ورزشکار وقتی قصد مبارزه دارد تمام انژری خود رابکار می گیرد  وتاحتی ازخود صدایی اضافه می کند  گاهی تا چهارصد پانصد کیلو ضربه را تخمین می زنند با این نیرویی که درهرنوع ورزشی بکار برده اگر موفق شده این نیرواز بدن خارج می شود ومجدد نیرو می گیرد  واگر به هردلیل موفق نشود همین ضربه به خودش برمی گردد که من چند قسم انسان هارا نام می برم صادق است  جسمی فکریروحیمادی  در مقاطع مختلف تحصیلی فرض کنید مقرر شده  امتحان ویا سئوال جوا ب  دهید اگرفکر کاملا متمرکز شده ازامتحان به سلامت عبور کردید نیرو می گیرید وآماده می شود برای مقاطع بالاتر واگر به هردلیل موفق نشدید این ضربه  وفشاربه خودتان  برمی گرددوشاید نتوانید ادامه دهید درمسائل مادی وقتی به میدان می روید  هرکاری را پیشه می کنید درمعاملات گوناگون اگر موفق شد ید وسودی حاصل شد  به طورطبیعی شما را جهت می دهد که آماده شوید برای طرحهای بزرگتر وهر پله را کامل عبور کنید فورا به سمت پله بالاتر کشیده می شوید ولی اگر درمسیر به هردلیل ناموفق باشید یا توقف می کنید  ویا برگشت می کنید آنچه مهم است  قلب روح است چون اگر ما هر نوع مدرسه دانشگاه هرنوع ورزش  هرنوع کار سود آور انتخاب کنیم فرقی ندارد مربوط به دنیا می باشد باید تمام توان را بکار بریم  که برای چه آمده ایم  به کجا خواهیم رفت راه راست را انتخاب کنیم نفسی پاک د اشته باشیم  وپله های معرف الهی را طی نمائیم فکر می کردم که اگر علی (ع) را 25 سال خانه نشین نمی کردند  واو هدایت گر مردم می بود  1400 سال گذشته حالا ما حداقل به طبقات دوم سوم آسمان بودیم به خاطر انتخاب راه کج چقدر حق انسانها ضایع می شود  به نظر من  بعضی خودشان  تلاش وکوششی ندارند  وبعضی مشکلات ناشی از تصمیم گیری دولت ها می باشد فرض کنید همه دوست دارند فرزندانشان درتحصیل موفق باشند  با توجه به هزینه های زیاد  نمی توانند ادامه دهند  می خواهند یک امر واجبی را  ادا کنند چندین سال است برای مکه ثبت نام کردن هنوز موفق نشدند مبلغ اولیه را به زور تهیه کردن حالا که می خواهند بروند  چند برابر واریز کنند  این توقف ها گناهش به گردن  برنامه ریزان زمان است در تحریرالوسیله حضرت امام ره تصویری بسیار زیبا کشیده اند که سمت راست اصحاب الیمن چند گروه که سیرسعودی دارند به اعلی علیین می رسند وسمت چپ اصحاب الشمال نشان می دهد چند گروه که سیر نزولی دارند به اسفل السافلین تنزل می کنند به هرحال تا می توانید زمینه ای فراهم کنید که مردم به سمت اصحاب الیمین هدایت شوند  

 


مانع از گناه شوید

لطفا داستان را  تا آخر بخوانید

با توجه به اینکه  همه چیزبه اذن جلال الهی صورت می گیرد درذهن خیلی پیش می آید که ای کاش در بهترین نقطه زمین در بهترین کشور در بهترین خانواده  در بهترین عصر زمان دربهترین مکان  به دنیا می آمدیم  ولی دست ما نیست غیر خدا کاره ای نیست همه چیز از آن اوست  به فرمان او به هرکس هرچه بخواهد می بخشد با توجه به این همه نعمت  انبیا ائمه معصوم (ع) قرآن که برما ارزانی داشته نعمت را تمام نموده فقط درمسیر زندگی  درانتخاب خوب بد مختاریم و آن هم تاکید شده راه درست راانتخاب کنید اگر بااین همه نعمت راه انحراف انتخاب کنیم زمینه گناه را برای دیگران فراهم کنیم که واویلا است  حدیث وروایت فراوان است  من می خواهم عرض کنم ازگناه ومعصیت تحت هر شرایط دوری کنید وتا می توانید مانع از گناه دیگران شوید به خدا پناه بریم که شیطان  برنفس ما پیروز نشود .این داستان به طورخلاصه در برنامه سمت خدا روزچهارشنبه مطرح گردید  امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: در میان بنی‎اسرائیل عابدی بود، هرگز گناه نمی‎کرد و همواره به عبادت خدا مشغول بود، ابلیس بسیار ناراحت شد، با دمیدن به دماغش اعلام کرد تا فرزندانش به حضور بیایند، به دنبال این اعلام همه شیطانها در نزد ابلیس (پدرشان) اجتماع کردند، ابلیس گفت: «چه کسی از میان شما می‎توان فلان عابد را گمراه کند که بی‎گناهی او سخت مرا ناراحت کرده است؟!» هریک از آنها سخنی گفتند، یکی گفت: من از ناحیه زنان او را گمراه میکنم، ابلیس گفت: این پیشنهاد تو بی‎فایده است، او فریب زنان را نمی‎خورد. دیگری گفت: من به وسیله شراب و سایر نوشیدنی‎های لذیذ او را فریب می‎دهم. ابلیس گفت: «فایده ندارد، او گول لذّتهای دنیا را نمی‎خورد.» دیگری گفت: من او را میتوانم فریب دهم، ابلیس گفت: چگونه؟ او گفت: از راه عبادت، ابلیس گفت: «پیشنهاد خوبی کردی، همین کار را دنبال کن.» آن شیطان به صورت انسان وارد عبادتگاه عابد شد، و در پیش روی او مشغول به نماز و عبادت شد و شب و روز بدون استراحت به عبادت خود ادامه داد.

عابد تعجّب کرد و با خود می‎گفت: این عابد تازه وارد، چقدر توفیق سرشار برای عبادت دارد، از او سؤال میکرد، ولی شیطان اعتنا نکرده و به عبادتش ادامه می‎داد. تا اینکه به طور مکرّر گفت: «ای بنده خدا بگو بدانم به خاطر چه عاملی این گونه برای انجام عبادت آمادگی یافته‎ای؟!» سرانجام شیطان به عابد گفت: «من یک گناهی را انجام داده‎ام، هروقت به یاد آن می‎افتم، از ترس آن، بیشتر مشتاق عبادت می‎شوم» (تا باعبادت خود جبران کنم و آن گناه را به طور کلی از زندگی خود دور سازم). عابد: آن گناه چه گناهی بوده، به من خبر بده تا من نیز آن را انجام دهم و سپس توبه کنم و به توفیق سرشار برای عبادت دستیابم.شیطان: این دو درهم را از من بگیر و وارد شهر شو، و در فلان جا به در خانه‎ای برو، در آنجا زنی هست با او زنا کن، و سپس بازگرد.

عابد جاهل وارد شهر شد و آدرس آن زن را از مردم پرسید، مردم خانه او را به عابد نشان دادند و پیش خود می‎گفتند: لابد عابد میخواهد آن زن بدکار را موعظه و هدایت کند. عابد به سوی خانه آن زن رفت، و پس از اجازه وارد خانه او شد، زن وقتی که شکل و لباس عابد را دید، گفت: «آمدن تو با این قیافه به اینجا تناسب ندارد، برای چه به اینجا آمده‎ای؟» عابد قصّه خود را نقل کرد.آن زن گفت: ای بنده خدا! اوّلاً: ترک گناه برای کسب توبه، راهوارتر است، ثانیاً: از کجا هرکسی توبه کرد، توبه‎اش پذیرفته می‎شود؟ بدان که آن راهنمای تو شیطان بوده است که خواسته به این طریق تو را گول بزند، اینک به معبد خود برگرد ببین او در آنجا نیست، عابد به معبد خود بازگشت و در آنجا کسی را ندید.

آن زن شب آن روز از دنیا رفت، صبح آن شب ناگاه مردم دیدند بر در خانه او این جمله نوشته شده:

«اُحْضُرُوا فُلانَهً فَاِنَّها مِنْ اَهْلِ الْجَنَّهِ؛ برای تشییع جنازه این زن حاضر شوید که او اهل بهشت است.»

مردم در شک افتادند، که این جمله با اعمال آن زن تناسب ندارد، سه روز از این قضیه گذشت، در این هنگام خداوند به حضرت موسی ـ علیه السلام ـ چنین وحی کرد:

«کنار جنازه آن زن حاضر شو، و بر آن نماز بخوان، و به مردم امر کن که بر آن جنازه نماز بخوانند، زیرا من او را آمرزیدم و بهشت را بر او واجب کردم، چرا که او بنده من (فلان عابد) را از گناه کردن باز داشت.»[5]

موسی ـ علیه السلام ـ فرمان خدا را اجرا کرد، و به این ترتیب یک بانوی غریق در آلودگی بر اثر امر به معروف و نهی از منکر، و بازداشتن انسانی از گناه، آن چنان مشمول رحمت الهی شد، که خداوند او را از اهل بهشت قرار داد و به پیامبر اولوالعزمش موسی ـ علیه السلام ـ فرمان داد تا با مردم، حاضر گردند و با تجلیل و احترام جنازه او را بردارند و به خاک بسپارند.

[1] . اصول کافی، ج 2، ص 1   

 


بهترین کار

 امروزبرنامه سمت خدا آقای شریعتی از حاج آقای قرائتی  چند تا سئوال بهترین کردن که بهترین زیارت وبهترین کاررا شنید م چقدرقشنگ این معلم قرآن توضیح دادند  فرمودند :زیارتی که  با حال با معرفت وشناخت باشد بهترین کار فرمودند کاری که نیازاکثریت مردم رابرطرف شود مثال آوردند فردی عصا درست میکند که درشصت سالگی یکی نیاز است فردی دیگرکروات درست می کند که گاهی چند نفردرعروسی می بندند ودیگری پیراهن درست می کند که همه نیاز دارند از جمله حاج آقا من استفاده می کنم بعضی از ادارات کارگفته نمی شود تا حتی اداراتی همچون جهاد سازندگی که روزی ضمن رشادتها ایثارگریها درجبهه وپشت جبهه همه نوع نیازمردم در دورترین وبا سخت ترین شرایط تامین می کردند بالاترین حقوق 500 تومان بود ولی امروزه برعکس از حقوق واعتبارات بالایی برخوردارند بازدهی سفر می باشد تعدادی با توجه به اختیارات وامکانات درگوشه کنار با طرحهای اورگانیک همکاری دارند که عمومیت ندارد هر کدام از این عنوانها هزینه سنگین تری باید مردم به پردازند حاج آقا فرمودند درحال حاضر دنبال کار نازک نون کلفت می باشندبه نظر من بهترین کار که فقط رضا ی خدا در آن باشد  وخلق خدا  سود به ببرد ومردم روزگار رادر آرامش کافی بسر برند ودر ان جامعه گناهی نباشد

 

 


بهترین اشک ها

بهترین اشک ها برای امام حسین (ع) می باشد

 با توجه به اینکه کتاب قصه های قرآنی  سایت ها به طور کامل  جدا گانه به این موضوع پرداخته اند من بهترین اشک ها  که یادش هم  باعث خیر وبرکت دنیا وآخرت می باشد ومن خود ثوابی برده باشم عرض می کنم که چقدر زیبا انبیا الهی برای امام حسین (ع) قبل از شهادت  گریستند وما باید در محرم وصفر  برای اهداف امام حسین (ع) ویادو نام امام حسین (ع) خون گریه کنیم وخود را  به کشتی نجات برسانیم  خلاصه  حضرت آدم(ع) همزمان با نام امام حسین(ع) ناخداگاه اشک از دیدگان جاری گشت.حضرت آدم و حضرت جبرئیل به شدت برای امام حسین(ع) گریستند. حضرت نوح(ع) و کشتی نشینان گریه کردند و قاتل امام حسین (ع) را لعن کردند در موارد متعدد حضرت ابراهیم (ع)، بخاطر مصیبت های وارده بر امام حسین(ع) گریست قلبش به درد آمد حضرت زکریا (ع) در بیت المقدس بود که خداوند مصیبت های وارده بر امام حسین (ع) را یاد کرد و زکریا سه روز گریست. ازغم سینه اش را می فشرد و اشک از دیدگانش جاری می شد همسفر شدن حضرت موسی (ع)و حضرت خضر(ع)، از مصیبت های خاندان پیامبر یاد کرد و هر دو به شدت گریستند.در طور سینا بارها اتفاق افتاد که خداوند مصیبت می خواند و حضرت موسی(ع) گریه می کرد. یکی از روضه های خداوند بر امام حسین(ع) است.حضرت موسی(ع) برحسین (ع)و یارانش گریستحضرت عیسی (ع ) با حواریون از سرزمین کربلا می گذشت متوجه آهوانی شدند که آنجا گرد آمده و می گریستند.حضرت عیسی (ع) نیز در آنجا نشست و شروع به گریه کرد . حواریون بدون اینکه از علت گریه عیسی آگاه باشند گریه کرده و عرض کردند ، ای روح خدا چه چیز تو را گریاند؟ فرمود: اینجا سرزمینی است که فرزند احمد و فرزند بتول در آن کشته می شود. مصیبت امام حسین(ع) پیامبر اکرم را بیش از انبیای دیگر می آزرد و گریه های او نیز بیشتر بود.زیرا اولاد امام حسین(ع) فرزند دختر اوست و ثانیا پیامبر اکرم همواره امام حسین و قاتلان او را می دید و همین صحنه ها یاد آور خاطره شهادت جان سوز فرزندش بود و سبب گریستن حضرت می شد.حضرت امیرالمومنین(ع) پیامبر اکرم را گریان دید.پرسید آیا کسی شما را ناراحت کرده است؟ پیامبر (ص) فرمود:خیر جبرئیل برایم خبر آورد که حسین(ع) در کنار رود فرات به شهادت می رسد.سپس پیامبر مقداری از تربت امام حسین(ع) را که جبرئیل آورده بود به امیرالمومنین داد.از چشمان حضرت امیر(ع) نیز اشک جاری شد.(10) خداونداتور به این اشک های زیبای پیامبران  به همه ما توفیق گریه و عزاداری همراه با معرفت را بر سیدالشهدا(ع) ویارانش عطا فرما.و به عزت این اشک ها عاقبت من وخانواده ام را ختم بخیر گردان  مرگ مرا شهادت در راه خودت قرارده انشالله