ثبت اسناد
ثبت اسناد
قدیم بیشتر مناطق منازل مسکونی مردم ساده واطراف آن دیوارنداشته هر کس خانه ی می ساخته که صاحبش بوده علما وافراد معتمد محلی کاغذی برای او درست می کردند که این خانه متعلق به شما است اگر او خانه ی دومی درست می کرده به او کاغذ نمی دادند می گفتن شما تا آخر عمر یک خانه بیشتر نیاز نداری بنام افراد نزدیک بی خانه او نام گذاری می کردند مثل زمان حال نبوده که چند هتل وآپارتمان داشته باشند قبرستان را جلو جلو ملیاردی بخرند تا زمان رضا شاه آمده نقل است تربیت شده انگلیسی ها بود وقتی به حکومت رسیده مناطق بکر و حاصل خیز را به اختیار گرفته بعد ازاینکه تمرکز پیدا نموده چه کنم که این همه مال واملاک همیشه برای من وخانواده ام به ماند تصمیم گرفته ثبت دولتی باشد همه کشور را بنام خود ثبت بعضی علما اعتراض که این املاک قبل از تواز کسی دیگر بوده مقداری برگشت داده و چون صاحب املاک شده انگلیسی ها که اورا روی کار گذاشتند نفت واموال ایران را می بردند و می گفتند از ملک آقا رضای خودمان می باشد مثل زمان حال که بعضی ازآقا زاده ها پدرشان ازروستا به تهران برای خدمت کردن مردم رفته همان جا ماندگار شده دوباره برنمی گردد گاهی اختلاس فساد مالی حقوق نجومی کسی نمیتواند بیت ا لمال را برگشت دهد واین ثبتی که وجود دارد ومیلی متری محاسبه می کند برای مستضعف نمی باشد در گذشته نچندان دور موتور سیکلت میخریدیم یک برگ فروش با مشخصات کامل دریافت می کردیم بعد چند سال وقتی برگ پاره میشد دوباره می رفتیم برگ کهنه را تحویل ویک برگ نو می گرفتیم در زمان حال روی اون برگ سند نیروی انتظامی برگ معتبر اضافه شده باز ثبتی هم به دنبال دارد بین دونهاد حل نمی شود از این خدمت بهتررفتن بیاورن