دل نوشته های من

با توجه به اینکه از نظرعقلی ایجاب می کند هرفرد برای یک زندگی زیبا تلاش مستمرداشته باشد وهیچگونه ترس رادرمسیر موفقیت به خود راه ندهد وخصوصا اگرانتخاب راه به سمت ارزشهای معنوی وکمال انسانی برای خدا باشد که تا پای جان هم نباید ترسید افرادی بودن که درسخت ترین شرایط فقط گفتن خدا بهترین عزت دنیا وآخرت را به دست آورده اند ولی اگرازکاری می کنید می ترسید که انجام این کار بدنیا خلاصه می شود حق دیگرهمنوع ضایع می گردد شاید به ظاهر کسی متوجه نباشد ولی می دانید خداهم ازاین کار راضی نیست می فهمد درعین حالی که می ترسید بازبه سراغ وام ها سودها گناهان کوچک بزرگ می روید وبا اینکه می دانید حق شما نیست به حریم دیگران تجاوز می کنید این ترس بهترین نعمت است خود همین ترس مامور خدا است این ترس را به فال نیک بگیرید فورا" برگردیدهمین ترس شهادت می دهد که من تذکردادم توجه نکرد به معصیت خود ادامه داد امروزه مشاهده می شود با توجه به اینکه بهترین نعمت هدایت برما تمام شده بعضی به تذکرات علما , آیات روایات , پدر مادران خود توجه نمی کنند اولا" درهمین دنیا گرفتارمی شوند وفردای قیامت هم پشیمان خواهند شد بعضی افراد با توجه به اینکه سنی گذشته این همه تذکروتاکید که فرض کنید سیگار برای خود وخانواده شما خطر دارد ولی اعتنایی نمی کنند با توجه به کشتار وبی رحمی های این روزگارمشخص است که چقدر فکرهای خلاف درونی وجود دارد بعضی به ثمر می رسد که فقط خدا می داند ازرادیو قرآن شنیدم حضرت آیت الله مکارم ازسخنان حضرت رسول (ص) نقل می کردند که بعد ازنماز جماعت صبح مشاهده کردن جوانی خواب آلود پرسیدند چرا؟ مگردیشب خواب نرفته اید جوان گفت یا رسوالله بابهترین دوست وبا بهترین یار یاورخود خداوند متعال مشغول رازدل بودم ودرحال حاضر جهنم را به چشم خود دیدم ترسیدم که چقدر سخت می باشد  حضرت فرمود ازخدا چه می خواهی ؟ گفت می خواهم  به درجه شهادت درراه خدا  نائل گردم   حضرت فرمود هرچه این جوان گفت از سرصداقت بود وبعد مدتی  توفیق حاصل درجنگی به شهادت رسید خدایااز تو کمک می خواهیم که فقط به آنچه خیر است  توفیق پیدا کنیم  ودرجه شهادت درراه خودت روزی من گردان