الهیات کم رنگ شده
الهیات کم رنگ شده
قبل از اینکه این همه موجودات وعوالم وجود داشته باشد خداوند لایتناهی بزرگ بی مانند بی مثال این عوالم وموجودات را آفریده سپس تا اینکه به انسانهای مکلف رسیده نعمت عقل وحی تفکر را ارزانی داشته درهمان ابتدای خلقت که انسان تصمیم به تهیه نیازها شروع نموده فرض کنید خانه چوبی ویا گلی به سازد از طبیعیات برداشت وازریاضیات برای عدد مقدار اندازه وزن بکار می برده این روش وسنت تا مدتها طبیعیات بر ریاصیات می چربیده یعنی وقتی شما یک روستا با خانه های گلی مشاهده می کنید بیشتر طبیعت ان را می نگرید ولی تدریجا ریاضیات بر طبیعت افزون گردیده یعنی وقتی شما به برج میلاد نگاه می کنید بند بند ساخت ان را بر محاسبات ریاضی می بینید طبیعت خیلی نمایان نیست ولی قبل از اینکه هرتصمیم در باره طبیعیات وریاضیات گرفته شود براساس عقل وحی تفکر بوده یعنی الهیات همچون خداوند اول بوده که درچند سال اخیر حکما دراین باره گفته اند انسانها حول سه نظریه طبیعیات ریاضیات والهیات فعالیت دارند واین علم های گوناگون امروزی شاخه هایی از همین سه نظریه می باشد درمسیر زندگی گذشتگان گاهی طبیعت گاهی ریاضیات وگاهی الهیات کم رنگ وپر رنگ شده در یادی ما اوایل انقلاب وزمان جنگ الهیات ارتباطات معنوی بیشتر بود فرض کنید برج میلاد که هم از طبیعت برداشت شده وهم ریاضیات عالی بکار برده شده خیلی آدم ها را بالا ببرد 300 متر می باشد اما سر سیصد متر که برسد جیب شما را خالی میکند یک دست از پا خالی تر شما را دوباره به پایین می فرستد درصورتی که در آن دوره از روزگار که الهیات اوج گرفته بود شهدا پرواز کردن به اعلی علیین رسید که همه ما غبطه می خوریم درحال حاضر مشاهده می کنید با چنگ دندان با ابزارهای گوناگون از طبیعت برداشت وریاضیات مهندسی بکوب می سازد ولی همه بر روی زمین می باشد درصدی خاک جابجا شده دیر یازود برمی گردد به جای اولیه خود آنچه باقی می ماند رضای خدا وخدمت به خلق خدا که الهیات گفته می شود البته کم رنگ شده است