درد مردم شناس
همیشه افرادی که درد جامعه را می شناختند بیرون ازکار واجرائیات بودند فعالیتهای دولت ها وحکومت ها تحلیل وتفسیر می نمودند بعضی ازحاکمان که متقاعد می شد برهمان معیار وپیشنهادات عمل می کردن وموفق هم می شدند در زمان حال کسی که درد را می شناسد خود هم اجرائی ودولتی وبه حساب درباری بوده می دانند درد در کجاست چون بخش عظیمی از سود از این طریق به او می رسد چنین توفیقی از او سلب شده فرض کنید پزشکی که خود استخدام دولتی وچندین پست عناوین ازآن خود کرده می بیند تعداد مریض های گوناگون به مطب وبه بیمارستان او مراجعه می کنند خود او بهترین کارشناس در راستای کارش می باشد برای خودش سئوال بوده که این همه مراجعه کننده را چه کسی فرستاده که من فرصت پول دریافت کردن را ندارم این همه تکرار درآزمایش ونوع مشابه همدیگر فرض کنید می داند این مریض ها به واسطه ی اینکه تولیدات مصنوعی گورجه خیار .... در منطقه سرد سیر که اکثرا" سرد مزاج هستند به ظاهر خیلی زیبا بوده دچار می شوند می تواند رسما"یشگیری کند با مسکن موقت درمان که بازار خودشان تقلیل پیدا نکند معلمی که این همه درس خوانده درد دانش آموز را می داند که باید کمک کند صد ها سال مردم با خواند فقط بوستان وگلستان سعدی بهترین سواد را می آموختند این همه کتابهای غیر ضروری به سود خود وتولید کننده تمام می کنند بعد ازظهر کلاس تقویتی می گذارد اینقدر می گویند سود حرام است کارشناس بانک همه این حرف حدیث را مطالعه کرده بهترین شناخت خوب، یابد را او تشخیص می دهد ولی چون پای پول درمیان است حرف خوب می زنند درعمل کارخود را دامه می دهند از این قبیل در بازار داد ستد ها زیاد است با همه این فراز نشیب ها ایمان مثل آتش داغ که دردست گرفته ایم باید حفظ شود خوب بابد به گردن خودشان ولی این خوبی روزگار که خدا می داند ازافراد عادی کاری ساخته نیست گناه کاملا" نصیب گردانندگان می شود که درد را می شناسند اقدامی ندارند