دل نوشته های من

        دوره ای بود از دزد ها در گردنه ها یاد که اموال مردم را غارت می کردند اون گردنه ها آزاد شد وتاحتی پیچ خم هایش روان گردید داخل مردم هم گاهی به تخم مرغ دزد اموال ناچیز یاد می شد در زمان حال بعضی درپشت میز خدمت وبعضی طبابت ودرابتدا تعهد هم داده اند که به غیر خدمت به مخلوق خدا فکر نکنند ولی خواسته یا نا خواسته گرفتارهمان نوع دزدی اما محترمانه هستند این رشوه و زیر میزی بخاطر تکرار کلمه که رسمیت پیدا کرده  چیزهایی می بینیم که سرت شاخ پیدا می کند گاهی به مسئولی برای امضا مراجعه می کنید که علاوه برمبالغ رسمی پرداخت شده فاکتورخانوادگی او را باید پرداخت کنید واز او هم نپرسید برای چه هست بنظرشمااین دزدی از دزد گردنه بالاتر نیست   پا داشها، گروه ها، لوح تقدیرها، مدارک تحصیلی ، درصد ها، بخشی از همین راه ناحق دریافت شده اگر پرده کنار رود می بینید چه خبر است شما گاهی به یک مورد ودو مورد برمی خورید که مدرک قلابی و اختلاس شده  خدا وند همه نوع نعمت را برما تمام نموده پاداشهایش رمز ورموزاتی دارد بعضی انسانها کلید آن را دارند به هرحال هرگونه اموالی که با شبه واضطراب وارد زندگی شود به نوعی دزدی محسوب می گردد که البته درهمین دنیا رسوایی دارد در کل دنیا هرجا مشکلی وجود دارد ربطی به خدا ندارد  که امید واریم گرفتار نباشیم