سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دل نوشته های من

یاد خدا امر به معروف نهی از منکر

خدا یکی

خدا یکی وشریکی ندارد

           درهرعصر زمان معبودی جز خدای یکتا وبی همتا نبوده،بعضی هم اگر ادعایی داشتند از نعمت خدا استفاده میکردندبه ربوبیت اربابی چند صبای خودشان می پرداختند وبعدهم نابود می شدند از فرعونها می پرسیدند اگر تو خدایی من چهل سال از تو بزرگتر هستم این عالم بوده تو کجا بودید کسانی که اشیاء گوناگون می پرستیدند می دانستند کاری از عهده این بت برنمی آید ولی توفیق را ازخود صلب می کردند در زمان حال می دانند از غرب شرق از چب وراست کاری ساخته نیست همه چیز به عهده خدای لایزال است باید حلال وحرام خدا رعایت گردد ولی مشاهده می کنید عمری بی راهه می روند عرصه را برمخلوق تنگ می کنند صفات ونمادی ازخداوند وعظمت او به توسط انبیا نامبرده شده که اگر صادقانه به آن صفات هم متوسل شویم خواسته های مادی ومعنوی برآورده می شود ولی خدای یکتاماسوی که درمنظر اعلا در بالاترین عظمت برهمه عوالم وموجودات احاطه و پادشاهی می کند درعالم هاهوت کسی جز او نیست به بهترین شکل این همه کرات بی شمار این همه ستارگان بی نهایت بزرگ این همه منظومه واین همه کهکشان که هرکدام ملیاردها سال نوری فاصله دارد با چه نظم ترتیبی به چه زیبایی می چرخد واو خدا وگرداننده بزرگ واقعی می باشد او را هرچه بهتر باعظمت تر معرفی کنید وازاو طلب مغفرت نمائید این زرق برق ها این تبلیغات دنیایی شما را از این همه زیبایی الهی محروم نکند   


دو خاطره

دو خاطره خواندنی در مورد برکت خدمت به پدر و مادر

آیت اللّه مرعشى نجفى یکى از مهمترین عوامل توفیقات خود را از برکت محبت و سپاس از پدر و دعاى والدین مى‏داند.

جهان: آیت اللّه مرعشى نجفى، از مراجع بزرگ تقلید است که توفیقات بزرگی در زندگی نصیب ایشان شد. از جمله تألیفات ارزشمند نزدیک به 150 اثر در موضوعات مختلف، کرامات معنوى، دریافت بیش از 400 اجازه اجتهادى و روایتى از علماى بزرگ اسلامى، تدریس متجاوز از 67 سال در حوزه علمیه قم و نجف، تربیت هزاران طلبه و مشتاق دانش، تأسیس ده‏ها مدرسه علمى، مسجد، حسینیه، مراکز فرهنگى، رفاهى و درمانى، ایجاد بزرگترین و مشهورترین کتابخانه در جهان اسلام و... از جمله توفیقات این فقیه فرزانه مى‏باشد.

آیت اللّه مرعشى نجفى یکى از مهمترین عوامل توفیقات خود را از برکت محبت و سپاس از پدر و دعاى والدین مى‏داند و در خاطرات خود مى‏گوید:
زمانى که در نجف بودیم، یک روز مادرم فرمودند: پدرت را صدا بزن، تا براى صرف ناهار تشریف بیاورد. حقیر به طبقه بالا رفتم و دیدم پدرم در حال مطالعه خوابش برده است.
مانده بودم چه کنم: از طرفى مى‏خواستم امر مادرم را اطاعت کنم و از سوئى دیگر مى‏ترسیدم با بیدار کردن پدر، باعث رنجش خاطر او گردم، خم شدم و لبهایم را کف پاى پدر گذاشتم و چندین بوسه برداشتم، تا این که در اثر قلقلک پا، پدرم از خواب بیدار شد و وقتى این علاقه و ادب و کمال احترام را از من دید فرمود: شهاب الدین تو هستى؟ عرض کردم: بله آقا؛ دو دستش را به سوى آسمان بالا برد و فرمود: پسرم خداوند عزتت را بالا ببرد و تو را از خادمین اهل بیت(علیهم السلام) قرار دهد. حضرت آیة اللّه مرعشى نجفى مى‏فرمود: من هرچه دارم از برکت آن دعاى پدرم مى‏باشد. )

در راه مسجد سهله
آقا سیّد محمّد موسوى نجفى که از اتقیاى علما و ائمه جماعت حرم امیر المؤمنین علیه السلام بود،از جناب شیخ باقر کاظمینى مجاور نجف اشرف نقل کرده است:
شخص مورد اعتمادى بود که به دلاّکى اشتغال داشت، آن شخص پدر پیرى داشت که سعى فراوان نسبت به خدمتگزارى او مى کرد، حتّى خودش براى او آب در مستراح مى برد و منتظر مى شد تا خارج شود و به مکانش برساند؛ پیوسته ملازم خدمت او بود، مگر در شب چهار شنبه که به مسجد سهله مى رفت و در آن شب به واسطه شب زنده دارى در آن جا از خدمت معذور بود؛ ولى پس از مدّتى رفتن به مسجد سهله ترک کرد و دیگر آن جا نمى رفت.
از او پرسیدم چرا رفتن به مسجد سهله را ترک کردى؟
گفت: چهل شب چهارشنبه به آن جا رفتم، شب چهارشنبه چهلم به تأخیر افتاد، تا نزدیک غروب، در آن وقت تک و تنها بیرون رفتم، و با همان وضع به سیر خود ادامه دادم تا یک سوّم راه باقى ماند، کم کم مهتاب، مقدارى از تاریکى شب را به روشنایى تبدیل کرد، در این هنگام شخص عربى را دیدم که بر اسبى سوار است و به طرف من مى آید، در دل خود گفتم الآن این مرد راهزن مرا برهنه مى کند.
همین که به من رسید با زبان عرب بَدَوى شروع به صحبت کرد، پرسید: کجا مى روى؟ گفتم: مسجد سهله.
گفت: با تو چیز خوردنى هست؟
جواب دادم: نه. فرمود: دست خود را در جیب کن.
گفتم: در آن چیزى نیست. باز آن سخن را تکرار کرد.
من دست در جیب کردم و مقدارى کشمش یافتم، آن گاه به من فرمود: «أوصیک بالعَوْدِ» سه مرتبه و عَوْد به زبان عرب بدوى. پدر پیر را مى گویند، یعنى سفارش مى کنم تو را به پدر پیرت.
بعد از این سخن ناگهان از نظرم ناپدید شد، فهمیدم که او حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بود و دانستم آن جناب راضى نیست ترک خدمت پدرم را، حتّى در شب چهارشنبه، از این رو دیگر به مسجد سهله نرفتم.

 


خاطره

     عزیزان هرچه هست از آن خداوند یکتای بی همتا است درهمه حال یاد خدا کردار وگفتار برای خدا باشد این همه نعمت به ویژه نعمت هدایت که انس جن فقط عبادت او کنند او را هرچه باشکوه تربهتر یاد نمایند اگراین نعمت های بی شماراستفاده شود ولی عظمت خدا وبرای خدا نباشد ضمن اینکه درآخرت مورد بازخواست می باشیم درهمین دنیا نعمت گرفته می شود اعضا وجوارحی که برای غیر خدا کار کند به حلال وحرام خدا توجه نکند چشمی که پیوسطه گناه کند ضمن کور بصیرت که مهر می شود جسمی هم از او گرفته می شود پایی که درراه خدمت خلق خدا وبرای خدا حرکت نکند قطع می شود دستی که برای خدا وخلق خدا کارنکند از کار می افتد بلی روزی من مریضی در بیمارستان داشتم کنارتخت مریض دیگرخوابیده بود پاهایش اززیرملافه بیرون وزخمی بود خانواده آن ایستاده بودند پرسیدم ؟چه شده خانم این آقا به من گفت دکترا می گویند هپا تیت داردولی من می دانم که این پاها چکارکرده می گفت روزی درروستا ایشان خوابیده بود یک ماشین پارچه فروش سیارآمد با بلند گو صدا می زد من رفتم گفتم آقاشوهر من خیلی بد اخلاق است خوابیده اگر بلند شود دعوا می کندلطفا صدا نزنید گفت من چکار دارم که این آقا بیدار شد تمام پارچه های او را داخل جوی آب ریخت وبا همین پاها همه را کثیف کرد این زخم دل او آقا می باشد پس با این نعمت اعضا وجوارح فقط بیاد خدا باشید             


پند واندرز

 

1.    بهترین کارها بعد از ایمان به خدا ، دوستی با مردم است   .

2.    هر رازی نزد خدا آشکار است   .

3.    هر انسانی به کیفر زبان و دستش گرفتار می شود   .

4.    هر رنج و ناراحتی را گشایشی باشد   .

5.    از بهترین کارها ، گرسنه را سیر کردن است   .

6.    فضیلتِ مرد از سخن او شناخته می شود   .

7.    میان افراط و تفریط راهی است و بهترین کارها میانه روی است   .

8.    فرمانبرداری خدا ، کلید رستگاری و اصلاح کننده آخرت است   .

9.    محبوب ترینِ بندگان نزد خدا کسی است که مهربان تر باشد   .

10.خوشا به حال کسی که به یاد روز رستاخیز باشد و کردار نیک کند   .

11 . در ظاهر، دوست خدا و در باطن، دشمن خدا مباش .

12 . زبانت را به خوشگویی و سلام کردن عادت ده تا علاقه مندانت زیاد شود و دشمنانت کم گردد .

13 . عبادت همراه با خوردن مال حرام مانند بنا کردن خانه روی شن های روان است .

14 . میهن دوستی از  ایمان است .

15 . دلی که از یاد خدا تهی باشد، مانند دادگاهی است که از قاضی تهی باشد.

16 . کردار بلندتر از گفتار حرف می زند.

17 . تلخی مرگ به دلیل هراس از آن است .

18 . از همه ی مردم بخیل تر کسی است که درادای سلام بخل ورزد.

19 . اعتدال و میانه روی، انسان را در وصول به مرحله ی کمال کمک می کند.

20 . مرگ به مثابه ی خواب است . اگر در آن شک داری سعی کن تا آن را از خود دور کنی .

 


میان ماه من تا ماه گردان

           خدایا بی نهایت تو راسپاس دارم که این همه نعمت بی شمار برما عطا فرمودید، یقین دارم خدا که هیچ معبودی جز تو نیست ، ملک ملکوت همه زیبایی ها از آن توست، به هرکه تو بخواهی میدهی، وازهرکه خواهی می ستانی، به هرکه عزت دهی تومی دهی، ازهرکه خواهی میگیری، توخدای لایزال، توخدای لایتناهی بهترین عزیزمی باشید، حمد سپاس ازآن توست، بهترین ستایش ازآن توست، بعضی ازنعمت قدرت ، عزت ، ثروت که هرچه هست از آن توست همه جا ملک توست بهره می برند، گاهی مشاهده می گردد فردی اینقدرقدرت به دست می آورد که هزاران نفر را می کشد،وگاهی نظم بازاررا برهم می زند، به هرکه خواهد توجه می کند،گاهی به فردی می گوید تو را برای یک گل استخدام می کنم که فقط همین گل رانگهداری کنی، وگاهی در پناه قدرت وثروت اوعمری دررفاه واستراحت بسرمی برند، هزاران نفر را حقوق بی چون چرا می دهند، هزاران نفررا پذیرایی می کنند وقتی یک انسان به این درجه مثبت یامنفی می رسد که هیچ کدام باقی نمی ماند وازآن خودش هم نیست، پس بی شک به دامن توخدای ابدی پناه می برم، که بزرگ واقعی، شاه شاهان ، بهترین امید ، بهترین فریاد رس ، بهترین بخشنده، بهترین مهربانی ، بهترین مولا ، بهترین آقا ، بهترین خیر ، بهترین دوستی، ای خالق همه عوالم، ای خالق ماه ،وای خالق بیننده ماه، که درمنظر اعلا نظاره گری ، همه را می بینی ، ای منتهای میل من از تو می خواهم به من عنایت فرمائید، آنچه خیربه ائمه معصوم (ع) عطا فرمودید به من هم ارزانی بخشی وآنچه شر از ائمه (ع) دورنمودید به من هم چنین کنید ای گرداننده همه عوالم درود صلوات خودت باد برمحمد وآل محمد یا رب العالمین


علم واقعی

           با توجه به گوهرعقل، وروح بی نهایت زیبای خداوند وبهترین هدایت که برما ارزانی داشته وتا کنون به این وسیله بی نهایت شناخت الهیات ، طبیعیات ، ریاضیات دست پیدا شده همه نوع نعمت را خداوند تمام نموده است وقتی به ظلم وجنایت گذشته فرعونها ،نسل کشی ها،جنگها، تجاوزها وزمان حال ترور ها ، قدرت طلبی ها می نگرید با اینکه خدا نعمت را با رحمن ورحیم خود رسانده کمتر کسی  حمد ستایش وتشکراز خدا می کنند به تفسیر من این کسب مدارک در زمینه های مختلف که حفظ دین خدا ، وخدمت به خلق خدا  نباشد نتیجه آن برای نون درآوردن، فخر فروشی ،زیرمیزی، لابی گری ،  رشوه خواری ، ویژه خواری ، رانت گری، بی عدالتی بوده علم واقعی علمی  است که هرچه گسترش می یاید گناه کمتر صورت بگیرد با توجه به اینکه می فرمایند به علم نانو وفن آوری های گوناگون رسیدیم درروزهای اخیر چند مورد شنیدم که می گفتند فلانی نیاز به درمان کلیه ، قلب  چه وچه داشته به واسطه هزینه زیاد از بی پولی مرده پس این علمی که انسان های محروم مستضعف از آن بهره نبرند علم نیست  ما در روستای خودمان قبل از انقلاب پزشکی داشتیم که سالهای سال با یک سر سرنگ با مقدراری دارو  با هزینه خیلی کم مردم رادرمان می کرد اینکه از ابوعلی سینا به نیکی یاد می کنند چون صا دقانه برای خدا وخلق خدا کار می کرد ، از حقوق مزایای بالا ، زیرمیزی  ، پاداش های آنچنانی ، حق ماموریت های ملیاردی بهر ه نمی بردند از کسی منتظر تشکر نبودن پاداش را ازخدا می گرفتند علمی که برای خدا هزینه نشود درهمین دنیا به اختلاس وگناه تمام می شود دانشگاه که مرکز تولید علم بوده دیرور دختر خانمی میگفت یکی از دروس احتمال می رفت نمره کمتر بگیرم از استاد خواهش کردم  نمره من را بدهد  اتفاقا سئوالها ساده نمره خوبی آوردم واستاد هم دو نمره برای من داد من هم درجلو جمع از ایشان تشکر کردم  شب به من زنگ می زند که کسی به منزل ما نیست  امشب تشریف بیاورید خدمتتان باشیم گوشی را قطع کردم گفتم لعنت خدا بر تو واستاد بودنت  روز بعد در صدد این بود که چگونه نمره من را کم کند  پس این علم نیست علم فقط رعایت دین خدا  وخدمت به خلق او می باشد وهرکس در هر کاری درهرفعالیتی بسر می برد به اندازه فهم نفس خودش اگر توانست دین خدا عظمت لایتناهی او را معرفی کند وگناهی مرتکب نشود علم از آن اوست   


انتخاب باخود شما

          با توجه به تجربه ازدوران انقلاب ، جنگ ،پیامهای رهبرکبیرانقلاب ،علمای شیعه مطالعه زیاد تطبیقی که ازادیان گذشته تا اسلام وبا توجه به روشها ، طریقه ها، فرقه های اسلامی وغیراسلامی ،آن همه مسلک ها، مارکسیسم ،آئین سوکولار، سوسیا لیسم ، کومونیسم ، لیبرالیسم داشتم،وبه آن کاملا"رسیدم بهترین راه وروش از نظر عقلی ، شرعی دین اسلام ، بهترین مذهب شیعه دوازده امامی که درقرآن هم خدا خودش فرموده هیج معبودی جز خدایی لایتناهی نیست، فرشتگان ، دانشوران تایید نمودن وتاکید شده با توجه به اینکه درگذشته کتاب هایی همچون تورات ، انجیل فرستادیم ، سپس با فرستادن قرآن زمان گذشته ، حال وآینده را بیان کردیم که هیچ دینی ومتشابهاتی جزاسلام پذیرفته نیست ،بهترین راه سعادت دنیا وآخرت ازمسیرگفته های قرآن وعترت می باشد با توجه به اینکه در قرآن خیلی خلاصه اصول دین ، وفروع دین آمده که هرگونه فعالیت رفتاری ، گفتاری ، کرداری خود را با آن تطبیق دهید، بهترین وبزرگترین انقلاب اسلامی ، با بهترین رهبریت فیلسوف ، عارف، حکیم، دانشمند که قبل ازاینکه انقلابی به راه اندازد، تمامی راه های دنیوی ، ملکوتی را طی نمودند سلوک الی الله به خدا رسیده بودن سپس جامعه ای جهانی را ازچنگ ظلم ستم بی عدالتی نجات دهند درعین حالی که این نعمت برما تمام شد ازنزدیک این حرکت مقدس را لمس کردیم ، سالهااین امام ره با چه زیبایی مثل طبقه پایین دست جامعه زیست نمودندازهدف عالی خود زره ای تغییرنکردند وبه چه زیبایی رحلت کردند مشاهده می کنید با توجه به اینکه همه خوبی ها ازخدا است به هرکه خواهد می دهد پس ازآن چقدرافراد که اوج گرفته بودند مسیرخود را به دنیا عوض کردند مشکلاتی که گاهی وجود دارد بخاطر اینکه دین خدا خوب ادا نمی شود حرف های خوب زده می شود ولی درعمل طبقه مستضعف ، بی کس ، بی پول ،بی پارتی نادیده گرفته می شود سوکولاری می باشد از امام بارهاازبهره بانکی سئوال شدفرمودند حرام است ولی زمان حال بعضی کاری به دین خدا وخلق ندارند من درفریمان ساکن هستم  گاهی فرضیه می آورم که دین حسن خلق،  خدمت به مردم فرض از فریمان به سمت مشهد راه بیفتید  به حرم امام رضا (ع) خواهی رسید آن هم به شرطی که از مسیر به سمت چپ یا راست خارج نشوید ، توقف نکنید، بعضی  به سمت  تربت جام خلاف حرکت می کنند هرچه می گوئید راه به سمت مشهد به امام می رسد به راه خود ادامه می دهند  توجیح می کنند بهترین  خربزه، هندوانه دراین مسیر می باشد اکثرا" ارضی طی طریق می کنند درصورتی که حضرت محمد (ص) در زمان حیات خودشان  با یراق مسافت مسجد الحراموبیت المقدس را طی نمودن وبا رفرف به معراج  طبقات آسمان را پیمودند از بیت المعور محل زیارت ملائکه ها عبور نمودند به طبقات هفتم به کنارسد رالمنتهی که شاخه هایش یاقوت زبرجد بود رسیدند جبرئیل امین ازآنجا به بعد نتوانست ادامه دهند  حضرت بافاصله دو کمان به اذن خداوند به خدا نزدیک شدند این است دین داری واقعی پس انتخاب با خودتان است که به سمت هشت درب بهشت که هرکدام یکی از یکی دیگر بهتراست دست پیدا کنید و یا با ربا سود زیرمیزی هوچی گری ، لابی گری  ازهفت درب جهنم که هرکدام شعله آتش گداخته تر دارد بروید به هرحال دینی را دنبال وعمل کنیم که به سدرالمنتهی  منتهی شود


بهترین دستور العمل قرآن

            با توجه به گوهرعقل وروح پاک که خدا وند درانسان دمیده وبهترین هدایت بشرقرآن راارزانی داشته ،به همین جهت توقع بیشترهم ازانسان دارد،با توجه به اینکه زمان زیادی ازخلقت حضرت آدم(ع) می گذرد. درهردوره پیامبری ، کتابی ،برای هدایت نازل شده، این مجموع گفته های پیامبران وقوانینی که درهرعصرزمان اجرا شده زیاد ، مرورکردن آنهم مقدورنبوده،خداوند برای اینکه مردم ازگذشته بدانند، نمونه هایی دراین قرآن آورده ،زمان حال را به خوبی بیان کرده ، وآینده به کجا ختم می شود خبرداده خیلی خلاصه وتاکید شده با زبان عربی تداوم پیدا کند هرگونه تحریف ،تغییر، کم زیاد هم ممنوع است. این قرآن مثل قنات آب زلال می ماند که باید همیشه ازمظهرآن برداشت کنیم،اگرازپایین دست ، دست به دست ، دوردست ، باشد تغییر ومطمئن نیست،مشاهده می کنیدادیان غیراسلام که به ماند، ممالک اسلامی هرکدام سازخودشان را می زنند این قرآن بهترین نعمت الهی بوده، که فقط عینا" همان گفته خداعمل گردد. با توجه به اینکه تفسیرهای زیادی شده وهرکس به زم ومزه خودش ازاین اقیانوس برداشت کرده همچون تفسیرالمیزان 24 جلد که من درسال 60 خریدم  باتوجه به این همه مشغله ، فکرهای مشغول یک بار کامل مرورنشده ،این قرآن بدون کم زیاد باید آویزه گوش وبه آن عمل شود، به نظرمن پنج عدد شاه کلید بنام اصول دین دراین قرآن وجود دارد که باید اهلش باز کنند ودر جامعه بکار برند، ودوازکلید فرعی برای عموم که باید به آن عمل کنند خداوند نیازهای کل موجودات کره زمین را دراین قرآن آورده که همه بتوانند استفاده بهینه داشته باشند ، چند سال ازانقلاب اسلامی ما می گذرد، اینقدرقوانین جورواجوروضع شده، که اگرفرض کنید ازنمایندگان مجلس سئوال کنید، تعداد قوانین چند تا است نمی دانند واگربدانند سالها طول می کشد که مرورکنند با آخرین پیامبرخدا دین خدا نعمت خدا کامل شده اگرهرگونه قوانین درمجلس ،دولت ،قوه قضائیه از مظهر قرآن برداشت ومطابقت گردد که آیا با اصول دین خدا برابراست پیاده شودتعدد قوانین درد دوا نمی کند ومردم مقید به دین خداباشند که هرگونه حرکتی که با فروع دین خدا مطابقت دارد اجراوبه زندگی بکار برند مشکلی نخواهیم داشت درغیر اینصوربا این کشاکش وقت تلف وحق خدا ادا نمی گردد

 


خالق همه عوالم خدا ولی

            باتوجه به اینکه خداوند متعال، خالق همه موجودات ، مالک همه عوالم هستی ،خالق همه نعمات ، پادشاه همه پادشاهان ، صفات بی نهایت زیبا، بی نهایت قدرت برتر،  بزرگ واقعی ، نوربی انتها، عظمت باشکوه، هرچه هست از آن اوست، همه به فرمان اوست ،کسی چیزی ازخودش ندارد. هرچه بی نهایت، هرچه جبروت، هرچه لاهوت هرچه ناسوت هرچه جلال، همه از آن خدا است  این خداوند بی همتا، این خداوند بی مانند ویکتا،  این معبود یگانه ،این خدای واحد احد، این خدایی که به هر سو می نگرید عظمت او نمایان است . حیران ومبهوت می مانید به هرنعمت آن هوش از سر می رود. این خدایی که همه چیز را آفریده ، وبه همه چیز او فرمان می دهد ،درعین حالی که چیزی ازاو پنهان نیست. همین خدا بی عدالتی، ظلم ، ستمگری ، بیداد ، جوررا خلق نکرده، خالق این صفات انسانهای شریف می باشند. خدا خالق بخیل ، تنگ چشمی ، تنگ نظری نیست ، تدریجا جناب انسان خلق کرده، خدا خالق  چیزهای تباه شده ، فساد ، گمراه ، باطل ، معیوب ،نیست . این گونه صفات بعد اینکه حب دنیا طلبی شروع شده آقای انسان بکار برده است، خدا خالق  گناه ، بزه ، معصیت ،  جرم ، زشتی ، سهو، نیست اینگونه حرکات ازانسان خیره سر برخواسته، خداوند خالق سخن‌نادرست, گفتاری‌که‌حقیقت‌نداشته‌باشد, نیست ،هرچه هست راستی ودرستگوئی می باشد دروغ دربین انسان ها می چرخد خداوند خالق بدقولی ، خلف وعده نیست هرچه گفته به حق  می باشد این بی وفایی بین انسان شیوع ومتداول است خدا خالق آنچه مورد پسند نیست، ناخوش آیند، غیر مطبوع خدا نیست این گفتار ورفتار از انسانها سر می زند به نظر من این اصطلاح تنقیح مناط از این جا شروع شده که بعضی روشها ، سنتها ، گفتارها  با واقعیت  مطابق نبوده بعضی روشن فکران متذکر می شدند ودر سدد اصلاح وپاکیزه نمودن آن برمی آمدند خداوند  خالق نامناسب, تخلف , چیزی‌که‌جفت‌وجورنباشد،نامنظم ،نامرتب ،آشفته نیست این تنش در روش انسانها خودشان زحمت را کشیده اند وبکار می برند اصطلاح پارا دایم از این گونه حرکات برخواست کرده که درعالم هم چیز نظام مند بوده بعضی نامنظم هستند مدلی منسجم تر وکاملتر در زمینه باورها ، شناسه ها ، هنجارها ، نمادها داده شود خدا خالقفراموش‌کردن, ازیادبردن, بی‌خبری, فراموشکاری, سهو ،غافلانه, بدون‌تامل,نادانی نیست همه عوالم از جمله زمین  محل سکونت انسان  به عدالت می می چرخد ولی انسان است که فراموش می کند برای چه خلق شده، چه کار باید بکند، کجا آخر می رود، واز همنوع خود وتاحتی از قوم خویش بی خبر فراموش می کند خداخالق خشم‌گرفتن, خشم‌کردن‌برکسی, خشمگینی, خشم، غضب آلود بد خلق  نیست این هم درحین رسیدن به دنیا طلبی،  یکی کم رسیده ویکی بیشتر نمی خواهد بدهد استحکاک بوجود آمده وانسان هاکم بیش بکار می برند،خداخالق نا مبارک ،نا میمون ، نحس ، شوم خدا نیست همه چیز نعمت همه چیز برکت،خدا چیزی به این نام ندارد روز سیزده نحس است ، کار انسانها بوده درهمه حال ودرهمه زمان خدا زیبا  است خدا خالق ستیزه, جنگ‌وجدال, دشمنی‌وسرکشی, ناسازگاری نیست آنچه امروز مشاهده می کنید برای قدرت ،برای ثروت ، خود انسانها بوجود آورده اند درآتش جهنم گرفتار کار خودشان هستند به هرحال اگر دراین دنیا آنچه خدا وپیامبر گفته بکار برده شود نور درنور همین دنیا بهشت می شود ولی چه فایده که هر روز براین بدیها افزوده می گردد