درمقوله قبل عرض شد که چقدر تغییرات صورت گرفته بی رویه از نعمت های خدادی برداشت وبه ظاهر پیشرفت نشان می دهد ولی بی عدالتی زیاد تر وبه خود انسان هاکه بهترین ثرمایه بوده ومی خواهند انسان کامل وعاقل باشند  توجه کمتر می شود که من دراین مقوله به چند نمونه از نحوه اشتبا هات انسان ها را عرض می کنم خداوند این همه نعمت را برما ارزانی داشته که خوب استفاده کنیم وخلیفه خدا وند باشیم وبه انسان های  هم نوع خود بیندیشیم این همه کره سیار ه ستاره منظومه شمسی همه درحرکت به ماانرژی می بخشند تا که ما خوب را انتخاب کنیم واز این همه نعمت خوب بهره بریم واگر نعمت برما حاصل شد به سمت خدا اوج بهتر بگیریم فروتنی با دیگران داشته باشیم ولی متاسفانه هرکه هرچیزی وبه هرجایی وبه هرمقامی دست پیدا می کنند به جای اندیشیدن بهتر به خدا وخلق خدا زمانی این محصول به دست آورده راشیرین می بینند که هم نوع خود را ضعیف کنند واورا از صحنه بدربرند فرض کنید قبل از اینکه مرکبی داشته باشند به این فکر می باشند اگر دارای سواری شدیم به زندگی بهتر خواهیم رسید وبه دیگران کمک بهتر خواهیم داشت ولی وقتی به آن دست پیدا می کنند می خواهند نشان دهند که بهتر وبرتر می باشند تلاش وکوشش مورد تایید همگان است ولی فکر ها اینکه طزف مقابل را ضعیف ببینند می باشد وبه اطرافیان نشان دهد که من ازتو بهتر هستم هرچه داریم خداوند به ماارزانی داشته فرض کنید چند فرزند دارد وبه جای اینکه درراه خدمت بهتر بکار برد زمانی برایش شیرین بوده که باجمع فزرندان خود افرادی را تهدید کند وبگوید بلی من برتر هستم اگر مقامی به دست می آورد تلاش برای بقای خود واطرافیان وفکر می کند چگونه طرف مقابل را از صحنه وتا حتی از روزگار محوکند که مبا دا روزی براو غلبه کند درهر صورت هرچیز تا حتی فرض کنید چند سالی درس خوانده به ظاهر به علم ومعرف بیشتر رسیده باز هم شیرینی زمانی حاصل می شود که بگویند آقای دکتر واین دکتر از آن دکتر برتر وهمه می خواهند با امکانات با ابزار آلات انسانی را ضعیف کنند ولی انسان خدا شناس که درگذشته زیاد بودند هر کاری برای رضای خدا انجام می دانند توقع چیزی نداشتند دراین زمان یکی می خواهد با لباس پوشیدن با خانه واثالبیت یکی با ماشین یکی با مسئولیت یکی با زور همه می خواهند هم نوع خود را با روحیه ضعیف تر از خودتا حتی بستگان نزدیک ببینند وروزبروز این تغییرات فاصله بیشتر نموده من پیشنهاد دارم که سنجش انسان سالم انسان عاقل وانسانی که عقل را خوب بکار می برد وایمان باعقل همراه دارد وپیوسته به خدا تفکر می کند وخود را می بیند ودر صددرفع عیوب خویش است در جمع درحرکت میکند ولی غریب از خودی فاصله گرفته وخدا مد نظر ش بوده وچون خدا را دارد هیچ گونه منیبت خود خواهی به کسی ندارد اگر خود راخوب می بیند درنزد خدا خوشحال تر است وبه حق دیگران دعا می کنند ولی حیف که درجامعه امروز با این مسئولیت های اعتباری چند روز با این پول های باد آورده وبا بی عدالتی که کاری هم از پیش نمی  برد وبروفق مراد هم نمی باشد دل خوشنموده اند

چاه زمزم درزمان حضرت عبدالمطلب پرشده بوده  واشیاء قیمتی هم در داخل چاه بود کسی هم نمی توانست بیرون اورد حضرت عبدالمطلب از خداوند می خواهد که اگر به من ده فرزند پسر بدهید  با فرزندانم این چاه  را دوباره فعال می کنم ویک فرزندم را همچون زمان حضرت اسماعیل در راه تو قرابانی می کنم خداوند این لطف را  انجام داد پس از این عمل حضرت عبدالمطلب بین فرزندان قرعه کشید  که به هرکدام افتاد او را قربانی کند هر بار قرعه به نام حضرت عبدالله پدر بزگوار حضرت محمد می افتاد  تا اینکه وحی رسید که شتر  درجمع اضافه کنید بعد قرعه کشی کنید باز هم  تا صد شتر  اضافه کردند قرعه به شتر افتاد  وشتر ها را در راه خداوند قربانی کردند از ان زمان دیه  کامل یک انسان معادل صد شتر  به حساب می اید  عرضم این بود  که بعضی انسانها جان  ومال را برای رضای خداوند  می خواهند  وانسانهایی پیدا می شوند  با نعمت خدادادی به جنگ انسان هم نوع می روند ویا اینکه حق او را ادا نمی کنند