.(
بی داد از تنهایی زمانی بود که خانه های مسکونی همسطح پشت بام ها به هم دیگر راه داشت همه به هم خدا قوت می گفتند هرکدام دریچه ای به منزل یکدیگر بازبوداز حال هم جویا می شدند پس از مدت کوتاه که هم را نمی دیدند دل واپسی ایجاد می شد یاد هم می کردند تا حتی از احوال مرغ خروس صادقانه می پرسیدند دست برادری دینی با استحکام می بستند شاید برای شما هم چنین سئوالی باشد که چرا اقوام از حال هم خبر ندارند آیت الله مکارم در سخنرانی اخیر خودشان که درجمع طلاب زن مطالبی ایراد فرمودندکه بخشی از مشکلات دیدنی ها، خوردنی ها ، شنیدنی ها ی آلوده گرایش به دنیا وتجملات باعث فسادها فاصله های گردیده این روزها جمعیت آدم ها خیلی زیاد که در خیابان بهم چسبیده راه می روند ولی همه تنها کسی نمی پرسد چه کار می کنی چند گروهی که به ظاهر حال هم را می پرسند در یک اداره یا موسسه مدتی باهم گفت شنود دارند که اگر بالاترین مقام از پست خود کناره بگیرد کسی سئوال نمی کند دوغ شما چند است تا چه حالش را بپرسد پس کسانی که مورد تفقد وگاهی احوال ظاهری دارند احوال پولشان ، ماشینشان ، هتلشان پستشان پرسیده می شود از خودشان خبری نیست همه تنها بی کس می باشند در صورتی که همه می گویند بنی آدم اعضای یکدیگرند اگر شما ودرخانواده شما مهر محبتی هنوز وجود دارد نعمت بشمارید واز آن محافظت کنید