با توجه به اینکه در زمینه های مختلف تغییرات وپیشرفت های به ظاهر چشم گیری صورت گرفته واین تغییرات روبه افزایش بوده کسی هم منکر پیشرفت نمی باشد در کشورهای دیگر که توسعه دنیا را برای دنیا می خواهند جای چنین پیشنهاد ویا انتقادی نیست درحکومت های اسلامی با توجه به توصیه های اسلام , قرآن , سنت رسول الله به نظر می رسد این پیشرفت ها درخدمت انسانها به عدالت بکار برده نمی شود بماند که مورد تهدید هم می باشند عده ای قلیلی از امکانات بی چون چرا استفاده می برند که آنهم با توجه به قوانین اسلامی خلاف محسوب می گردد  ومن هم دراین باره نظری ندارم چون افراد کارشناس اسلام فراوان بوده است  وچنین توصیه ها وتذکراتی پیوسطه دارند من عرضم این است  با توجه به عقل وحی  تفکر  ونعمت هدایت که خداوند به ما ارزانی داشته  این امکانات به عدالت توزیع گردد لا اقل دقت شود که آلودگی ها در داد ستد ها نباشد ومردم به خاطر این تغییرات  بگناه نیفتندفرضیه خدمتتان عرض کنم قبل ازانقلاب درعین حالی که حکومت طاغوت  به مردم توجه ای نداشت ولی مردم دین دارتر بودند  توفیقات معنوی بیشتری پیدا می کردند وتاحتی درهمان بحرانها افرادی همچون امام ره رهبرعزیز واین همه انسانهای شریف زندگی می کردند وکوچکترین گناهی را نمی پذیرفتند همه افراد بازاری غیر بازاری به مسائل شرعی عرفی مقید بودند . یک قصاب گوسفند را جلو مشتری  بسم الله می کرد می کشت خوب تمیز می کرد تمام رگ  استخوان چربی اضافی را جدا می کرد بعد هرکس می خواست صادقانه بر اساس بذاق او از هرکجا درخواست می کردی  جدا می کرد وتا شب گوشت را به سیر سیر می فروخت در زمان حال با توجه به نعمت امنیت واین همه  نعمت خدادادی  انسانها رعایت حال هم را ندارند مسیر دنیا را به هرقیمتی انتخاب کردند شما درخواست یک کیلو گوشت خوب می کنی جناب قصاب سه کیلو  قرمزی را چپه کرده پی  خون رگ استخوان آب یخ زده نمی دانی ونمی توانی به پرسی گوشت چی  تحویل می دهد بعد می گوید پیشرفت کردیم

با توجه به اینکه  نعمت هدایت  برما تمام شده , این همه خبر از خود گذشتگی  انبیا , او لیا , وائمه معصوم (ع) شهدا  برای رضا خدا به ما رسیده  وبا توجه  به  انسان های شریف که در انقلاب اسلامی  وجبهه های جنگ از همه چیز خود  برای خدا  وخلق خدا گذشتند . با توجه به پیشرفت علم  فن آوری های گوناگون ,متاسفانه مشکلات بیشتر و جهان  امروز گرایش به سمت دنیا بیشترشده به نظر می رسد ازعقل وحی الهی کمتر استفاده می شود . اینقدرنعمت ها استفاده می گردد  واین همه جمعیت ازاین نعمت بهره می برند . ,ولی خبر می رسد کسانی که تا حتی از خوبان  بوده اند وتعهد داده اند که خدمت کنند به سمت اقتصاد وتوسعه دنیا جهت یافته اند وپایین دست ها به جای خدمت وپاسخ مردم به دنبال اضافه کار نکرده ماموریت نرفته حقوق اضافه تلاش می کننداز پست بلندیها ی ساخت ساز آشکار است با توجه به این همه نمونه های گذشت  تاکید رهبر معظم  علما رئیس جمهور دربین این همه جمعیت یک نفر پیدا نمی شود که فرض کنید  یک معلم که نقل می کنند معلمی شغل نیست همین معلم محترم به جای درخواست کمبودهای خودش ایثار کند بگوید دولت محترم من معلم هستم درماه یک هفته کلاس موظفی دارم واین هم نصف روز, باقی مشغول چای خوردن کاری شخصی سربند هستم  درماه مجموعا یک هفته بیشتر کارواقعی نمی کنم  شما چرا؟ در صورتی که خیلی افراد بیکار هستند  وبعضی مشکل معیشتی دارند 25 روز اضافه به من حقوق پرداخت می کنید وکارت طلایی که دیگران ندارند به من می دهید یا فرض کنید خیلی افراد کاروان دار شدن که این امتیازات ارثی هم نبوده تا کنون 40 بار به مکه رفته اند  یک نفر پیدا نمی شود بگوید  این همسایه این کاسب با توجه به شرایط سنی حق خدا براو واجب شده به جای خودم  معرفی کنم  بعضی این همه مسافرت داخلی خارجی رفته وبا اعتبارات عمومی هم بوده  یک بار طبقه ضعیف را دعوت کند چنین چیزی پیدا نمی شود یا پزشکی که خودش می داند وضع مردم خوب نیست افرادی که به او مراجعه می کنند قشرضعیف هستند انصاف داشته باشد وزیت کمتر دریافت کند چنین چیزی پیدا نمی شود با توجه به اینکه حکومت ما اسلامی است من کاری به دولت سیاست ندارم انسان ازهم نوع توقع دارد ولی درعمل کمتر حرکات اسلامی مشاهده می گردد واز گذشت  ,رحم , مروت خبری نیست ترس اینجاست که با این روال نعمت خدا اسراف شده سرمایه معنوی جمع نمی شود وعاقبت بن بست می رسد  

با توجه به آیات وروایات از قدیم ایام,  بحثها ,اختلافات بین بشربه خاطراشتباه درانتخاب درست وغلط,  پیروی حق ,ناحق اتفاق افتاده است . تا صدراسلام هرکدام از پیامبران الهی که می آمدن برای اینکه درانتخاب اطمینان بیشتر باشد ,از پیامبر خدا معجزه هایی درخواست می کردند وباز بعضی باهمان معجزه ها به بیراهه می رفتند . اسلام بهترین هدیه خدا قرآن وعترت رسوالله دین را کامل نموده. ودرهمان زمان تاکید شد, که این دوامانت راآویزه گوش داشته باشید. طولی نکشیده که فرقه های مختلفی به وجود آمدند, درحال حاضر درعین حالی که به همه مردم نعمت عقل  وحی بهترین نعمت هدایت تمام شده واین خبرمهم به همگان رسیده همه به زبان می آورند که چنین گفته شده ولی درانتخاب راه پیروی ازدو چیز صورت می گیرد 1- قدرت  2- پول  یعنی وقتی فردی به دلایل مختلف حق یا باطل به مقام , قدرت , مال اموالی می رسد طرفدارانی پیدا می کند که منتظرهدایت او هستند. کسی دقت به اینکه این حق بوده واین آقا به حق انتخاب شده وآیا ما هم به حق پیروی می کنیم آخرش به جهنم یا بهشت ختم می شود . به چنین چیزی کمتر توجه می گردد وقتی این طرفداری گسترش می یابد وزمان زیادی می گذرد.  کسی حق انتقاد هم پیدا نمی کند که اشکالات رابیان کند, در صورتیکه نه آنکه به حق عمل کرده ماندگاراست ونه باطل همه تمام می شود هر انتخاب فقط با ید با قرآن وعترت تطبیق دهیم پیروحق عدالت باشیم , وگرنه عمرخود واین همه نعمت الهی را اسراف کردیم واگر درمسیر حق حرکت نکنیم هردو ضررکردیم  چون ما از کسی پیروی کردیم که به حق نبوده واوهم می گوید چون شما دورمن را "گرفتید یعنی هردو گرفتار جهنم می شوند به هرحال امروزه درجهان افرادی که به ناحق حکومت می کنند وپیروانی به ناحق پیروی می کنند فراوان است امید واریم هرچه زودتر آقا امام زمان عج  ظهورنمایند عدالت واقعی درتمام جهان گسترش یابد

فردی می گفت چندی روز است که وضعیت اقتصادی خانواده ما قابل قبول نیست. با توجه به اینکه عمری محترمانه وشرافتمندانه زندگی نموده ایم تا حتی اوضاع معیشت ما با فشاررو به رو شده است.وپیش همسر فرزندان شرمنده هستیم درهمین او ضاع احوال که از جایی حقوقی دریافت نمی کنیم دفترچه درمان نداریم فرزند ما مریض شده به دکترمراجعه کردیم چند تا آزمایش نوشته که باید انجام شود. به هرکدام مراجعه کردیم هزینه های سرسام آوردریافت کرده اند جناب دکتربرعکس قدیم نشسته با منشی فقط پول می شمارد کاری  به مریض بودن ما وامثال ما ندارد با چند نفرازآشنایان دراین زمینه صحبت کردیم هرکدام به نوعی از مشکلات مختلف به ویژه گرانی و تنگناهای معیشتی می نالند با توجه به اینکه خداوند همه نوع نعمت را برما تمام نموده وباید این نعمت های الهی با عدالت بین همه اقشار توزیع گردد درعین حالی که همه نوع فشار را تحمل کردیم با توجه به عظمت جمهوری اسلامی که دنیا چشم امید به آن دوخته  خانواده های مو من ومسلمان خودازاو ضاع نگران باشند بعید است واز طرفی بعضی ازکارت طلایی حقوق مکفی  وتسهیلات بی چون چرا جلسات پر هزینه چند حقوق برخوردار باشند .به خدا پناه می بریم که این وضع مردم رااز معنویت دورنکند وخدارا بی نهایت شاکریم که درامنیت زندگی می کنیم ومی توانیم با خدا راز دل کنیم چون دیگرهمنوعان درکشورهای مختلف به مراتب از ما مشکلات بیشتردارند .عرض ما این است  اگر این مشکلات به عهده دولت مردان می باشد لحظه ای کوتاهی نکنند به مردم بیندیشند که مردم به گناه ومعصیت دچار نشوند واز خدا غافل نگردند چون اینگونه معصیت ها به عهده  گردانندگان دنیا که وقتشان را به بحث های دنیایی گذراندند نعمت های الهی را اسراف کردند  وبه هردلیل از بندگان خدا فراموش نمودن می باشد   

با توجه به اینکه گاهی در سریالها  همچون سریال زمانه براساس سناریو که داده شده نقش بازی می کنند  ولی بعضی حرکات تعهد و وزن مرد را سبک جلوه می دهد باید با عقلی که خداوند در وجود ما نهفته بهترین روش که با قرآن وسنت پیامبر (ص)مطابقت دارد برداشت کنیم هرچیز را به زندگی  راه ندهیم خاطره ای زنده عین این سریال زمانه خدمت شریفتان عرض می کنم همسایه ای داریم که سن او 90 سال می باشد  یک روز دیدم خیلی به منزلشان رفت آمد می کنند بعد از چند روز سئوال کردم چه خبر بود ؟ گفت  بعد از گذشت چهل سال فرزندی پیداشده  خواهر برادران از ذوق دیدن برادری در تکاپو بودند این مرد نود ساله  تعریف می کرد  که من در سال 1325 در یکی شهرستانهای استان خراسان سرباز بودم  با زنی آشنا شدم  او را صیغه کردم چند ماهی که در آن شهر خدمت می کردم رفت آمد داشتم درهمین حال دختر عمویم به اسم من بود بعد ازخدمت  که آمدم دختر عمو را عقد کردم  واز محل سکونتی که به اون خانم صیغه ای آدرس داده بودم به روستاهای دور تر رفتم که او مرا پیدا نکند از او ضاع این زن هم خبر نداشتم نگو بعد از من این خانم بچه دارد می شود  هرچه سراغ مرا می گیرد پیدا نمی کند این بچه را خودش بزرگ می کند داماد می کند  من هم خبر نداشتم  یک روز من بدون اطلاع وارد یک مغازه در پایین خیابان مشهد شدم که خرید کنم  این مغازه به داخل منزل هم دربی داشت  یک دفعه خانمی بیرون آمد به فرزند خود که مغازه دار بود گفت همین نامرد پدر تو می باشد  این آقا مغازه دار که خودش دارای چند فرزند شده بود به مادرش گفت هرچه شما بگویید من قبول دارم گفت من با همین روسری  به پای تو پیر شدم این نامرد با ده متر شال  پشت سرش را نگاه نکرد  چند روزی  این رفت آمد بین این خانواده صورت گرفت همه خوشحال بودن  یک دفعه دختر عمو حسودیت به خرج داد که مبادا این پسر عمو دوباره به این خانم رجوع کند ارتباط را قطع کرد بعد ازچند سال دیگر دختر عمو مرد  واین پیر مرد  تنها می باشد  با خودش می گوید قدر او را ندانستم  حالا باید تنها وتقاص پس بدهم فقط مرد باشید به حق هیچ کس نامردی نکنید