لاحول ولا قوت الابالله العلی العظیم

    چند روز است کارشناسان محترم باتوجه به افزایش جمعیت وبالارفتن سن ازدواج که چرا جوانان از زیربار شانه خالی می کنند بحث گفتگو دارند، که درنتیجه بعضی مشکل فرهنگی وبعضی اقتصادی فرمودند ونظرخواهی که از مردم گردید، اکثرا" این مشکل را اقتصادی دانستند ، که البته به طور کل مشکل فرهنگی واقتصادی می باشد ولی اینکه چرا به این مشکل رسدیم از کجا نشئات گرفته وچه کار کنیم که این فریضه الهی رونق بگیرد، چیزی مطرح نگردید.

    با توجه به تجربه نظرمن این است، دراین تغییر تحولات سالهای اخیرعلاوه براین مشکلات همچون معیشتی ، درمانی ، تحصیلی، فریضه واجب مکه،..... دست خوش به ظاهر پیشرفت ما می باشد درگذشته خانواده ها از هرجهت مستقل ،به هیج وجه فرهنگ بیگانه واقتصاد آلوده وارد خانه نمی شد،چشم وهمشمی نبود خوب یا بد زندگی می کردند، بعد ازانقلاب این امنیت درجامعه بزرگتر مهیا شد ،خانمی که از خانه بیرون نمی رفت ،  توانست به تنهایی بین شهرها رفت آمد نماید، نعمت ها افزون گردید، واین امنیت تا پایان جنگ ادامه داشت ،بعد ازجنگ افرادی تحت عنوان تولید ازامکانات مضاعف بهره برداری نمودند وافرادی به صادرات روی آوردند واکثرا" به دنیا گرایش پیدا کردند وتدریجا " در وپیکر از نظر فرهنگی واقتصادی باارتباط جهانی بازشد امنیت خانواده وجامعه هردو تحت تاثیر این تغییرات گردید، درحال حاضر خداوند همه نوع نعمت را دراین سرزمین تمام نموده، هیچ مشکلی با خدا نداریم هرچه هست به توسط انسانها صورت می گیرد.چون عین خدا عمل نمی کنند حل این مشکلات خیلی ساده به شرطی که سرمایه دارهمکاری نمایند اولا"هرگونه نعمت اززمین برداشت می شود درکشورخودما توزیع گردد، دوما "جلو تولیدات آلوده از قبیل ، نوشیدنی ، پوشیدنی ، دیدنی ،خوردنی ،شنیدنی وافزایش قیمت ،سود ربا هرچه هست گرفته شود. فرض کنید دولت مبلغی وام ازدواج درنظرمی گیرد، معادل وام توزیع کننده لوازم قیمت را افزایش می دهد، دردی از کسی دوا نمی شود وچیزی هایی به مردم عرضه می شود که به درد دنیا و آخرت نمی خورد حل این مشکلات برگشتن به روال گذشته سنتها ، ارزشها ، روشها ی حسنه که دوباره احیا گردد. درود صلوات خدا برمحمد آل محمد  

        خداوند متعال ضمن نعمت های فراوان عوالمی را بی نهایت زیبا خلق نموده این زیبایی واین عظمت باشکوه زیبنده فقط یکتایی خود اوست او بزرگ واقعی می باشد مواظب باشید با توجه به اینکه جمادات کوه ها بزرگ کوچک هرکدام به نوعی بی نهایت زیبا دریک جا اقیانوس دریک جا چشمه چقدرزیبا اوخالق لایتناهی که بعضی کوچک وبعضی بزرگ با شکلهای گوناگون خلق نموده در نباتات بعضی جنگل انبوه نفوذ ناپذیر بعضی حاصل خیز وبعضی کویرکه هرکدام بی نهایت دلنواز زیبا می باشد درحیوانات یکی درنده یکی چرنده یکی خزنده یکی پرنده هرکدام به نوعی زیبا وهمچنین انسانها یکی سیاه یکی سفید یکی کوتاه یکی بلند خالق این طبیعت بینهای زیبا ومتنوع خدا است نعمت عقل وهدایت را برانسان ارزانی داشته که هرچه بهترعظمت بی مانند خودش نمایان گردد، هرکس به این طبیعت زیبا بد بنگرد که چرا این موجود کوچک زشت است ویا این موجود بلند بی قواره است گناه نموده هرچه به طبیعت خدادادی می نگریم زیبا است این افرادی که دست می برند فرض کنید بینی خودشان را تغییر دهند یعنی خداوند مرا بد شکل خلق نموده من می خواهم درست کنم این گناه است اگر زیبا بنگریم همه چیز خالق زیبا است ویا به اسم پیشرفت بم می سازند که کلی موجود جمادات ، نباتات وحیوانات از جمله انسان را نابود وزمین آن را بی حاصل می کند این جنگ باخدا می باشد وچیزهایی تولید می کنند که قابل برگشت به زمین نمی باشد با توجه به اینکه تا کنون به طورکل به علم الهیات ، طبیعیات ، ریاضیات رسیده اند بازبی حساب وکتاب از طبیعت برداشت نعمت ازخدا با قدرت وجونی که می گیرند واز این نعمت ها به دست می آورند که عین خدا عمل شود باهم می جگند می بینند همه چیز از خدا است اوست هرجا هروقت صلاح بداند به طور طبیعی سیل زلزله طوفان می فرستدبازبه طبیعت الهی حمله ور می شوندامید واریم پیشرفتی داشته باشیم که این پیشرفت با عدالت باشد وبا این زیبایی طبیعی عشق به ورزیم به هم دیگر خدمت کنیم   

درهمه اعمال ورفتار رضای خدا را درنظر بگیریم

      دودرب ورودی چشم وگوش داریم که هرچیزازاین دودرب وارداندیشه وفکرما می شود، با توجه به گوهرعقل، هدایت که خداوند فقط به انسان ها ارزانی داشته،درهمه حال رعایت اعتدال داشته باشیم.غضب نکنیم بی غیرط هم نباشیم خوب هارا ببینیم وبشنویم، با توجه به این همه مخلوق کمترکسی توانسته به کمال برسد، که درشکل های گوناگون فرضیه آورده اند هزاران پرنده ازچندین نوع تصمیم گرفتند به کوه قاف بروند درمسیرطولانی گرما سرما مشکلات فراوان وقتی رسیدند به هم دیگرنگان کردند دیدن تعداد سی عدد رسیده اند. باقی نتوانستند که ازآن داستان به سی مرغ یاد شده این فرضیه ازنظرمعنوی بین انسانها هم کمتر کسی توانسته طبقات آسمان را طی کند انسانهای فراوانی مدعی خدمت به خلق مدعی معنویت بودند ولی نتوانستند به پایان برسانند با توجه به اینکه هرگونه توفیق کم بیش ازسوی خداوند به ما می رسد اخیرا" کارشناسان محترم تفکرانسانها را لایه لایه  می دانند چشم گوش سالم داشته باشیم هرچیزرا وارد تفکر نکنیم ازخدا بخواهیم که باطن ما را به سمت خودش تغییر دهد بدانیم که یک وجود پنهانی داریم به عمق معرفت وخداشناسی راه پیدا کنیم به هرچیز سطحی شاد ودلخوش نباشیم، نفس خود را خالص کنیم وپیوسطه دعا کنیم ازآن عظمت معرفت ائمه معصوم (ع) قطره ای به ما عطا کند ،درزندگی الگوهای خوب که به ما سعادت دنیا وآخرت می بخشد برداریم همین حالا که این مطلب را ملاحظه فرمودید:  نگوئید من از شما خیلی بهتر وبیشترمی فهمم تفکر خودتان را معطوف به لایه زیرین خداشناسی که هرچه هست از خدااست  بزرگ واقعی خداست ملک وملکوت ازآن اوست عظمت لایتناهی او را به بهترین وجه معرفی کنید خدایا دوستت دارم  

تحت هرشرایط روزگار سعی شود شرافتمندانه زندگی کنید که بزرگ واقعی خدا است

          درمقوله قبل گفتیم خداوند خالق همه عوالم با موجودات گوناگون، سیاه، سفید ، بلند ،کوتاه خالق همه اوست همه نعمت وموهبتی الهی هیج ایرادی وارد نیست .با توجه به گوهرعقل، وهدایت ، به انسانها ارزانی داشته که عظمت خودش بهترمعرفی گردد .همه نوع نعمت تمام شده انسان درخلق طبیعی وجود خود، مکان،زمان ،ماترکی که به مارسیده ونرسیده ، نقشی نداشته ایم حتی تا زمان تکلیف هیج ایرادی برما وارد نیست، ازآن زمان به بعد گفتیم مواظب اکتسابات درخواسته های نفسانی باشیم که چه چیز وچگونه ازچه راه جمع کنیم .دراین مقوله عرض می شود که اگرزندگی را براساس عقل وحی الهی بناکنیم هرچه پیش رود مستحکمتر می شود ، بعضی اینگونه می فرمایند بهترین راه زندگی شرافتمندانه در این دنیا این است که به همان کسی که تظاهر می کنیم میگوئید خوردن بردن همه را صاحب شدند تبدیل شویم، اگربه دنیا اکتفا کنیم تعریف شرافتمندانه همین است درصورتی که عقل ، شرع زندگی واقعی این است که از دنیا برای آخرت برداشت کنیم دنیا محل خدمت به خلق خدا است . اگرهمه حواس اشخاص به این باشد که به نفر اول تبدیل شوند ، احساس خدمت گذاری را از دست می دهند ، از اصول فاصله می گیرند ، همه فعالیتشان در این جهت می شود که خود را بالا بکشند، ممکن است در لباس خدمت گذار حرف بزنند ، اما همیشه در این فکر هستند که چه می توانند بکنند تا به مقام بالاتری برسند. یک انسان اخلاقی ، هر معامله را آزمونی برای پای بندی خود به اخلاقیات در نظر می گیرد  

   ."درسرانسان هزار رقم فکر خیال می پرود حتی در ظاهرهزار رقم زندگی می کنند زندگی شرافتمندانه این است عین خدا عمل کنید در هر فرصت فقط رضای خدا وخدمت به خلق خدا وعظمت باشکوه خالق را معرفی کنید

         گفتیم خداوند متعال عوالمی با این همه موجودات گوناگون بی نهایت زیبا خلق نموده این زیبایی واین عظمت باشکوه زیبنده فقط یکتایی خود اوست او بزرگ واقعی می باشد به آنچه طبیعی رسیده موهبت الهی می باشد سپس نعمت پدر مادر زمان ومکان همه طبیعی شکل گرفته که ما نقشی نداشته ایم تاحتی به سن تکلیف پرسشی نداریم نعمت ماترکی به هردلیل به ما می رسد مسئولیتی در برابرخوب یابد آن نداریم همه این نعمات فراهم شده که پس از تکلیف آنچه مکتسبه چیزی را اکتساب کردیم به حلال وحرام آن دقت شود سیاه یا سفید باشیم میزان سنجش اعمال می باشد خیلی ها خادم شدند جا قبری ارزان نهار متنوع مسولیت های پر بار ولی خریدار خدا خدمت است بعضی پستی ومسئولیتی تسهیلاتی کسب نمودن که با پارتی جناحی رشوه به دست آمده وهم ردیف آن کسی را ندارد این کسب غصبی وعمری اشتباه می گذرد مثل این می ماند که ورودی شهر کامیون ممنوع از کوچه پشتی هم وارد شوید وتا آخر کسی هم نبیند خودتان می دانید که راه ممنوعه راطی می کنید امروزه ورودی خیلی چیزها به زندگی ها یا آلوده ویا ممنوعه می باشد واخیرا خروجی ها هم ممنوعه شده فرض کنید این همه سوپسید برای تولید کننده درنظر گرفته می شود که خدمت به خلق بیشتر شود مشاهده می کنید به دیگر نقاط صادر می شود چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است مجموع اینگونه ورودی ها واکتسابات تدریجا باعث می شود که خداوند وارد عمل شود تمام کسانی که به هرطریق اکتسابات آلوده وممنوعه به دست بیاورند پس  دهند تمام اتفاقاتی که درکنار گوشه جهان طبیعی وغیر طبیعی رخ می دهد نتیجه همین جمع آوری آلودگی ها وممنوعه ها می باشد امید واریم به این مهم توجه گردد