.(
با توجه به اینکه خداوند نعمت عقل وحی ودستورالعمل های فراوانی را برماارزانی داشته سپس دو راه جلو ماگذاشته این دورراه مخالف هم می باشد که ما دردنیا ینگونه نام می بریم راه خدا وراه شیطان راه چپ وراه راست اصحاب الیمین واصحاب الشمال ودردستورات الهی گفته شده که راه راست پاداش دارد راه چپ مجازات دارد فقط در انتخاب راه مختاریم درعلم ورزش می فرمایند ورزشکار وقتی قصد مبارزه دارد تمام انژری خود رابکار می گیرد وتاحتی ازخود صدایی اضافه می کند گاهی تا چهارصد پانصد کیلو ضربه را تخمین می زنند با این نیرویی که درهرنوع ورزشی بکار برده اگر موفق شده این نیرواز بدن خارج می شود ومجدد نیرو می گیرد واگر به هردلیل موفق نشود همین ضربه به خودش برمی گردد که من چند قسم انسان هارا نام می برم صادق است جسمی – فکری- روحی - مادی در مقاطع مختلف تحصیلی فرض کنید مقرر شده امتحان ویا سئوال جوا ب دهید اگرفکر کاملا متمرکز شده ازامتحان به سلامت عبور کردید نیرو می گیرید وآماده می شود برای مقاطع بالاتر واگر به هردلیل موفق نشدید این ضربه وفشاربه خودتان برمی گرددوشاید نتوانید ادامه دهید درمسائل مادی وقتی به میدان می روید هرکاری را پیشه می کنید درمعاملات گوناگون اگر موفق شد ید وسودی حاصل شد به طورطبیعی شما را جهت می دهد که آماده شوید برای طرحهای بزرگتر وهر پله را کامل عبور کنید فورا به سمت پله بالاتر کشیده می شوید ولی اگر درمسیر به هردلیل ناموفق باشید یا توقف می کنید ویا برگشت می کنید آنچه مهم است قلب روح است چون اگر ما هر نوع مدرسه دانشگاه هرنوع ورزش هرنوع کار سود آور انتخاب کنیم فرقی ندارد مربوط به دنیا می باشد باید تمام توان را بکار بریم که برای چه آمده ایم به کجا خواهیم رفت راه راست را انتخاب کنیم نفسی پاک د اشته باشیم وپله های معرف الهی را طی نمائیم فکر می کردم که اگر علی (ع) را 25 سال خانه نشین نمی کردند واو هدایت گر مردم می بود 1400 سال گذشته حالا ما حداقل به طبقات دوم سوم آسمان بودیم به خاطر انتخاب راه کج چقدر حق انسانها ضایع می شود به نظر من بعضی خودشان تلاش وکوششی ندارند وبعضی مشکلات ناشی از تصمیم گیری دولت ها می باشد فرض کنید همه دوست دارند فرزندانشان درتحصیل موفق باشند با توجه به هزینه های زیاد نمی توانند ادامه دهند می خواهند یک امر واجبی را ادا کنند چندین سال است برای مکه ثبت نام کردن هنوز موفق نشدند مبلغ اولیه را به زور تهیه کردن حالا که می خواهند بروند چند برابر واریز کنند این توقف ها گناهش به گردن برنامه ریزان زمان است در تحریرالوسیله حضرت امام ره تصویری بسیار زیبا کشیده اند که سمت راست اصحاب الیمن چند گروه که سیرسعودی دارند به اعلی علیین می رسند وسمت چپ اصحاب الشمال نشان می دهد چند گروه که سیر نزولی دارند به اسفل السافلین تنزل می کنند به هرحال تا می توانید زمینه ای فراهم کنید که مردم به سمت اصحاب الیمین هدایت شوند
لطفا داستان را تا آخر بخوانید
با توجه به اینکه همه چیزبه اذن جلال الهی صورت می گیرد درذهن خیلی پیش می آید که ای کاش در بهترین نقطه زمین در بهترین کشور در بهترین خانواده در بهترین عصر زمان دربهترین مکان به دنیا می آمدیم ولی دست ما نیست غیر خدا کاره ای نیست همه چیز از آن اوست به فرمان او به هرکس هرچه بخواهد می بخشد با توجه به این همه نعمت انبیا ائمه معصوم (ع) قرآن که برما ارزانی داشته نعمت را تمام نموده فقط درمسیر زندگی درانتخاب خوب بد مختاریم و آن هم تاکید شده راه درست راانتخاب کنید اگر بااین همه نعمت راه انحراف انتخاب کنیم زمینه گناه را برای دیگران فراهم کنیم که واویلا است حدیث وروایت فراوان است من می خواهم عرض کنم ازگناه ومعصیت تحت هر شرایط دوری کنید وتا می توانید مانع از گناه دیگران شوید به خدا پناه بریم که شیطان برنفس ما پیروز نشود .این داستان به طورخلاصه در برنامه سمت خدا روزچهارشنبه مطرح گردید امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: در میان بنیاسرائیل عابدی بود، هرگز گناه نمیکرد و همواره به عبادت خدا مشغول بود، ابلیس بسیار ناراحت شد، با دمیدن به دماغش اعلام کرد تا فرزندانش به حضور بیایند، به دنبال این اعلام همه شیطانها در نزد ابلیس (پدرشان) اجتماع کردند، ابلیس گفت: «چه کسی از میان شما میتوان فلان عابد را گمراه کند که بیگناهی او سخت مرا ناراحت کرده است؟!» هریک از آنها سخنی گفتند، یکی گفت: من از ناحیه زنان او را گمراه میکنم، ابلیس گفت: این پیشنهاد تو بیفایده است، او فریب زنان را نمیخورد. دیگری گفت: من به وسیله شراب و سایر نوشیدنیهای لذیذ او را فریب میدهم. ابلیس گفت: «فایده ندارد، او گول لذّتهای دنیا را نمیخورد.» دیگری گفت: من او را میتوانم فریب دهم، ابلیس گفت: چگونه؟ او گفت: از راه عبادت، ابلیس گفت: «پیشنهاد خوبی کردی، همین کار را دنبال کن.» آن شیطان به صورت انسان وارد عبادتگاه عابد شد، و در پیش روی او مشغول به نماز و عبادت شد و شب و روز بدون استراحت به عبادت خود ادامه داد.
عابد تعجّب کرد و با خود میگفت: این عابد تازه وارد، چقدر توفیق سرشار برای عبادت دارد، از او سؤال میکرد، ولی شیطان اعتنا نکرده و به عبادتش ادامه میداد. تا اینکه به طور مکرّر گفت: «ای بنده خدا بگو بدانم به خاطر چه عاملی این گونه برای انجام عبادت آمادگی یافتهای؟!» سرانجام شیطان به عابد گفت: «من یک گناهی را انجام دادهام، هروقت به یاد آن میافتم، از ترس آن، بیشتر مشتاق عبادت میشوم» (تا باعبادت خود جبران کنم و آن گناه را به طور کلی از زندگی خود دور سازم). عابد: آن گناه چه گناهی بوده، به من خبر بده تا من نیز آن را انجام دهم و سپس توبه کنم و به توفیق سرشار برای عبادت دستیابم.شیطان: این دو درهم را از من بگیر و وارد شهر شو، و در فلان جا به در خانهای برو، در آنجا زنی هست با او زنا کن، و سپس بازگرد.
عابد جاهل وارد شهر شد و آدرس آن زن را از مردم پرسید، مردم خانه او را به عابد نشان دادند و پیش خود میگفتند: لابد عابد میخواهد آن زن بدکار را موعظه و هدایت کند. عابد به سوی خانه آن زن رفت، و پس از اجازه وارد خانه او شد، زن وقتی که شکل و لباس عابد را دید، گفت: «آمدن تو با این قیافه به اینجا تناسب ندارد، برای چه به اینجا آمدهای؟» عابد قصّه خود را نقل کرد.آن زن گفت: ای بنده خدا! اوّلاً: ترک گناه برای کسب توبه، راهوارتر است، ثانیاً: از کجا هرکسی توبه کرد، توبهاش پذیرفته میشود؟ بدان که آن راهنمای تو شیطان بوده است که خواسته به این طریق تو را گول بزند، اینک به معبد خود برگرد ببین او در آنجا نیست، عابد به معبد خود بازگشت و در آنجا کسی را ندید.
آن زن شب آن روز از دنیا رفت، صبح آن شب ناگاه مردم دیدند بر در خانه او این جمله نوشته شده:
«اُحْضُرُوا فُلانَهً فَاِنَّها مِنْ اَهْلِ الْجَنَّهِ؛ برای تشییع جنازه این زن حاضر شوید که او اهل بهشت است.»
مردم در شک افتادند، که این جمله با اعمال آن زن تناسب ندارد، سه روز از این قضیه گذشت، در این هنگام خداوند به حضرت موسی ـ علیه السلام ـ چنین وحی کرد:
«کنار جنازه آن زن حاضر شو، و بر آن نماز بخوان، و به مردم امر کن که بر آن جنازه نماز بخوانند، زیرا من او را آمرزیدم و بهشت را بر او واجب کردم، چرا که او بنده من (فلان عابد) را از گناه کردن باز داشت.»[5]
موسی ـ علیه السلام ـ فرمان خدا را اجرا کرد، و به این ترتیب یک بانوی غریق در آلودگی بر اثر امر به معروف و نهی از منکر، و بازداشتن انسانی از گناه، آن چنان مشمول رحمت الهی شد، که خداوند او را از اهل بهشت قرار داد و به پیامبر اولوالعزمش موسی ـ علیه السلام ـ فرمان داد تا با مردم، حاضر گردند و با تجلیل و احترام جنازه او را بردارند و به خاک بسپارند.
[1] . اصول کافی، ج 2، ص 1
امروزبرنامه سمت خدا آقای شریعتی از حاج آقای قرائتی چند تا سئوال بهترین کردن که بهترین زیارت وبهترین کاررا شنید م چقدرقشنگ این معلم قرآن توضیح دادند فرمودند :زیارتی که با حال با معرفت وشناخت باشد بهترین کار فرمودند کاری که نیازاکثریت مردم رابرطرف شود مثال آوردند فردی عصا درست میکند که درشصت سالگی یکی نیاز است فردی دیگرکروات درست می کند که گاهی چند نفردرعروسی می بندند ودیگری پیراهن درست می کند که همه نیاز دارند از جمله حاج آقا من استفاده می کنم بعضی از ادارات کارگفته نمی شود تا حتی اداراتی همچون جهاد سازندگی که روزی ضمن رشادتها ایثارگریها درجبهه وپشت جبهه همه نوع نیازمردم در دورترین وبا سخت ترین شرایط تامین می کردند بالاترین حقوق 500 تومان بود ولی امروزه برعکس از حقوق واعتبارات بالایی برخوردارند بازدهی سفر می باشد تعدادی با توجه به اختیارات وامکانات درگوشه کنار با طرحهای اورگانیک همکاری دارند که عمومیت ندارد هر کدام از این عنوانها هزینه سنگین تری باید مردم به پردازند حاج آقا فرمودند درحال حاضر دنبال کار نازک نون کلفت می باشندبه نظر من بهترین کار که فقط رضا ی خدا در آن باشد وخلق خدا سود به ببرد ومردم روزگار رادر آرامش کافی بسر برند ودر ان جامعه گناهی نباشد
بهترین اشک ها برای امام حسین (ع) می باشد
با توجه به اینکه کتاب قصه های قرآنی سایت ها به طور کامل جدا گانه به این موضوع پرداخته اند من بهترین اشک ها که یادش هم باعث خیر وبرکت دنیا وآخرت می باشد ومن خود ثوابی برده باشم عرض می کنم که چقدر زیبا انبیا الهی برای امام حسین (ع) قبل از شهادت گریستند وما باید در محرم وصفر برای اهداف امام حسین (ع) ویادو نام امام حسین (ع) خون گریه کنیم وخود را به کشتی نجات برسانیم خلاصه حضرت آدم(ع) همزمان با نام امام حسین(ع) ناخداگاه اشک از دیدگان جاری گشت.حضرت آدم و حضرت جبرئیل به شدت برای امام حسین(ع) گریستند. حضرت نوح(ع) و کشتی نشینان گریه کردند و قاتل امام حسین (ع) را لعن کردند در موارد متعدد حضرت ابراهیم (ع)، بخاطر مصیبت های وارده بر امام حسین(ع) گریست قلبش به درد آمد حضرت زکریا (ع) در بیت المقدس بود که خداوند مصیبت های وارده بر امام حسین (ع) را یاد کرد و زکریا سه روز گریست. ازغم سینه اش را می فشرد و اشک از دیدگانش جاری می شد همسفر شدن حضرت موسی (ع)و حضرت خضر(ع)، از مصیبت های خاندان پیامبر یاد کرد و هر دو به شدت گریستند.در طور سینا بارها اتفاق افتاد که خداوند مصیبت می خواند و حضرت موسی(ع) گریه می کرد. یکی از روضه های خداوند بر امام حسین(ع) است.حضرت موسی(ع) برحسین (ع)و یارانش گریستحضرت عیسی (ع ) با حواریون از سرزمین کربلا می گذشت متوجه آهوانی شدند که آنجا گرد آمده و می گریستند.حضرت عیسی (ع) نیز در آنجا نشست و شروع به گریه کرد . حواریون بدون اینکه از علت گریه عیسی آگاه باشند گریه کرده و عرض کردند ، ای روح خدا چه چیز تو را گریاند؟ فرمود: اینجا سرزمینی است که فرزند احمد و فرزند بتول در آن کشته می شود. مصیبت امام حسین(ع) پیامبر اکرم را بیش از انبیای دیگر می آزرد و گریه های او نیز بیشتر بود.زیرا اولاد امام حسین(ع) فرزند دختر اوست و ثانیا پیامبر اکرم همواره امام حسین و قاتلان او را می دید و همین صحنه ها یاد آور خاطره شهادت جان سوز فرزندش بود و سبب گریستن حضرت می شد.حضرت امیرالمومنین(ع) پیامبر اکرم را گریان دید.پرسید آیا کسی شما را ناراحت کرده است؟ پیامبر (ص) فرمود:خیر جبرئیل برایم خبر آورد که حسین(ع) در کنار رود فرات به شهادت می رسد.سپس پیامبر مقداری از تربت امام حسین(ع) را که جبرئیل آورده بود به امیرالمومنین داد.از چشمان حضرت امیر(ع) نیز اشک جاری شد.(10) خداونداتور به این اشک های زیبای پیامبران به همه ما توفیق گریه و عزاداری همراه با معرفت را بر سیدالشهدا(ع) ویارانش عطا فرما.و به عزت این اشک ها عاقبت من وخانواده ام را ختم بخیر گردان مرگ مرا شهادت در راه خودت قرارده انشالله