.(
رحم کنید ، که خدا هم به شما رحم کند، به تمامی موجودات اعم از جمادات ، نباتات ، حیوانات ، به ویژه هم نوع خودتان که بهترین مخلوق خداوند می باشد
درعصر حضرت ادریس (ع) بیبست سال قحطی طول کشید، ویک قطره باران نبارید.کار مردم بسیارسخت شده بود، مردم به همدیگر می گفتند: که حضرت ادریس (ع) ازخدا خواسته باران نبارد، ما باید توبه کنیم وازخدا بخواهیم خداوند نسبت به ما مهربانترازاو می باشد. پس همه تصمیم گرفتند، که توبه کنند وبا دعا وتضرع به سوی خدا بازگردند. همه پلاس پوشیدند، وبر روی خاکستر ایستادند، وخاک برسر ریختند وبا توبه واستغفار وتضرع به سوی خدا بازگشتند.
خداوند به ادریس(ع) فرمود: ای دریس اهل شهرتو بازاری توبه کرده اند، گناه ایشان را عفو می نمایم، منم خداوند توبه شان را قبول می نمایم، چیزی مانع اجابت نیست ، جزآن چه توازمن خواسته بودی، که باران برایشان نبارم، تا توازمن بخواهی پس ایادریسازمن بخواه تا برآن مردم باران ببارم، ادریس (ع)گفت خداوندا من این را نمی خواهم، خداوند سه مرتبه فرمود: ادریس قبول نکرد. پس خداوند به آن فرشته ای که ماموربود که هرشب غذای ادریس را ببرد وحی فرمود: برای ادریس دیگر طعامی نبر،چون شب شد، غذای ادریس نرسید، روز بعد نرسید، واندوه اورا بیشتر کرد. شب سوم صبرش تمام شد، پس با خداوند مناجات کرد، که پروردگا را روزی من را قطع کردی ،پیش ازآنکه جانم را بگیری؟ خداوند به او وحی کرد ای ادریس از این که سه شبانه روز به تو غذا نرسید به جزع وتضرع افتادی ولی ناراحت نمی شوی از گرسنگی اهل شهرت که بیست سال به این بلا گرفتار هستند، ازتو خواستم از من طلب باران نمایی ولی تو بخل نمودی وازمن نخواستی اکنون ازاین غار پایین برو وبرای خودت طلب معاش کن، که باید خودت روزی خود را بیابی ...
لطف کنید تا پایان بخوانید
موضوع : علمی علم گفته می شود که عظمت خدا با آن علم بهتر معرفی، وبه مخلوق خداخدمت وآرامش برسد
چکیده :
حکما تا کنون به سه نظریه علمی رسیده اند،که کلیه فعالیت های انسانهاحول این سه محور
1-الهیات2-طبیعیات3-ریاضیات می باشد
الهیات : که درآن گوهر عقل،وحی ، دستورات الهی ،قرآن، سنت پیامبران، ومعنویت ،درآن نهفته است وبرحسب تجربه به شاخه های گوناگون توسعه یافته است
طبیعیات: آنچه نعمت درکره زمین وجود دارد،برحسب نیازانسانها، درزمان ، مکان ، وتوان برداشت ونیازهای بشرتامین، با توجه به امکانات فراوان وافزایش جمعیت این برداشتها ها روز بروز افزونتر می شود.
ریاضیات: این علم از ابتدا پس از برداشت طبیعت ،مقدار واندازه، در طرح ها، وشکلهای گوناگون کم بیش بوده ودر حال حاضرریاضیات برالهیات ،طبیعیات می چربد .
درابتدا به همین ترتیب هم بکار برده شده با علم الهیات عقل وحی الهی که خداوند برما ارزانی داشته بدنبال نیازهای گوناگون ، خوراک ، پوشاک ، مسکن... به حرکت درآمده فرض کنید: خانه ای برای خود درست کند، ازطبیعیات الهی برداشت، وهنگام ساخت ازریاضی مقدار واندازه بکار برده اند .با توجه به اینکه هزاران سال از ابتدای خلقت می گذرد هنوزهم همین سه نظریه اما با توجه به افزایش جمعیت وتجربیات با همان علم الهیات دنبال تامین نیازهای گوناگون که البته به شاخه مختلف تقسیم شده حرکت می کنند وبا امکانات زیادترادامه دارد وعلم ریاضیات بیشتربه چشم می آید. که من چند فرضیه ومثال می آورم.
حاج آقای قرائتی می فرمودند : مهمترین اعضا، مغزمحل تفکر ومحل سجده که درمقابل خدا باید خاک مال شود می باشد، سپس قلب و دل انسان که باید برای همنوع خود به تپد پایین تر، درپایان شکم وشهوت قرار دارد. درزمان حال این ترتیب ازپایین به بالا بیشتراهمیت داده می شود.
فرض کنید: برج میلاد ونمونه های مختلف فراوان در دنیا وجود دارد. با همان عقل به این فکرافتاده ایم، که چنین چیزی احداث گردد. از مصالح گوناگون طبیعت برداشت شده با مهندسی مقدارواندازه های گوناگون ریاضیات شکل گرفته است. درعلم ریاضی این نماد محو می شویم اینقدراندازه ها وشکلها زیاد است که طبیعت خیلی به چشم نمی آید ازطرفی می فرمایند: ماهانه هزینه برق این نماد 700 میلیون تومان می باشد که باید مردم به طریقی پرداخت وتامین کنند بااین روش ازگردانندگان دنیا دو علمی رونق گرفته که خالقش خود بشرمی باشد میزان سنجش انسان نبوده توجه به این دوعلم زندگی ها برمردم سخت شده بعضی هم که از دنیا متنفرند مجبوربه تسلیم می باشند
خداوند علم الهیات را ارزانی داشته که ازهمان طریق به او برسیم به اندازه نیازازاین دوعلم طبیعت وریاضیات بهره ببریم اگرکسی به این دوعلم دنیایی دست پیدا کند وصادقانه در دنیا ساخت ساز نماید کسی مزمت نکرده ولی از نظرعقلی فقط به دنیا خلاصه می گردد. مگررضای خدا وخدمت به مخلوق خدا داشته باشد
نتیجه
فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ
وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ
با توجه به این همه نعمت عقل وحی هدایت الهی ضمن اینکه همه نعمات ازخدا می باشد، صاحب ومالک انسانها خدا می باشد علمی را انتخاب، روشی را بکار، وعملکردی داشته باشیم که خدا پسندانه باشد، این تجاوزات، کشتار ، بیعدالتی نتیجه گرایش به دنیا می باشد علم الهیات به زمین وابسته نیست انسانهای کامل همچون پیامبران ومعصومین (ع) سبک بالان همچون شهدا اوج گرفتند به اعلی علیین رسیدند دراین علم های سطحی چنین چیزی وجود ندارد وازهمه مهمتر این سه نظریه ازعلم که باید همگان از گذشته تا به حال به دانند که ما برای چه خلق شدیم چه وظیفه ای داریم وبه کجا خواهیم رفت، گذشتگان ما چه زحمتها کشیدن تا به ما رسیده، یک شاخه ای انتخاب می کنند که از شاخه به تنه راهی ندارند به جایی نمی رسند به هرحال جای اصلی را فرعی پر کرده است
شیطان که درنقلی شش هزارسال عبادات ،دردانه خدا ، پیش نماز ملائکه ها ، ارتباط مستقیم باخدا داشته وتا آن زمان گناهی مرتکب نشده ، دریک لحظه به خاطر نافرمانی از خدا نابود شد، درابتدای خلقت حضرت آدم (ع) این تذکری بوده برای انسانها که من آدم را خلیفه خود بر روی زمین خلق کردم ،به همه ملائکه ها، انس و جن فرمان دادم سجده کنند ،حساب ویژه ای بازنموده ام ، ولی به تاریخ گذشته وزمان حال که می نگریم، کمتر کسی به قدرت ، مال ومنال رسیده به این تعهد عمل نموده است
واما درعصر حضرت موسی (ع) شیطان به حضرت موسی (ع) گفت می خواهم هزارو سه پند به شما بیاموزم ، حضرت فرمود لازم نکرده من خودم از تو بیشتر می فهمم ، خداوند به حضرت جبرئیل (ع)فرمود، به موسی (ع) بگو هزارپند اودروغ است ولی سه پند او را بشنو1
- هرگاه تصمیم برانجام کار نیکی گرفتی شتاب کن وگرنه من مانع آن می شوم
2-اگر با نامحرمی خلوت کردی از من غافل نباش که تو را به عمل منافی عفت وادار می کنم
3- هرگاه خشمگین شدی جای خود را عوض کن وگرنه موجب فتنه خواهم شد
واو درعوض از حضرت موسی(ع) درخواست نمود که خدا مرا بیامرزد خداوند به حضرت موسی فرمود، آمرزش شیطان برود کنار قبر حضرت آدم واو را سجده کند ولی شیطان همچنان تکبر کرد گفت هنگام زنده بودن آدم او را سجده نکردم اکنون برقبر او سجده کنم ، این خود تذکر دوم خداوند که بعضی انسانهای شریف از نعمت های خداوند برداشت ولی از خدا فراموش می کنند ویا خلافی مرتکب می شوند برآن اصرار می روزند درصورتی که چیزی هم ندارند به هرحال از این موضوع مهم قرآن آویزه گوش نمائیم خوب ببینیم وخوب بشنویم که خدا بزرگ واقعی است
بارها نام حضرت آدم (ع) در قرآن آمده، وبارها این داستان تکرار شده، من قصد نوشتن داستان را ندارم، بارها شنیده ایم وکسی نمی تواند به این اقیانوس عظیم قرآن دست پیدا کند هرکس به اندازه وسعش برداشت می کند.
خداوندنعمات بی شماری برما ارزانی داشته، ازجمله بهترین نعمت هدایت الهی قرآن می باشد .بعضی نعمات ویژه خلق شده که هیج وقت انسان از تکرارآن سیر نمی شود ودلش را نمی زند،هرکتابی، هرنوشته ای، هرنوشیدنی، آشامیدنی، یک بار تکرار شود، حوصله ومیل نداریم، ولی قرآن هرچه تکرار می شود، دل ما روشن تر می گردد، که دراین باره زیاد فرموده اند، بعضی نعمات همچون نان ، آب هم هر وعده می خواهیم ، بعضی به یکبار اکتفا می کنیم ، که دراین باره هم بزرگان سخن گفته اند، من از داستان حضرت آدم چند نکته مهم را می خواهم یاد کنم که شنیدنی می باشد
1- خداوند آدم (علیهالسلام) را بدون پدر و مادر بیافرید، تا دلیل باشد بر قدرت خودش باشد نشان دهد واین کار ازعهده انسان برنمی آید درمقابل خداوند سمعا" وطاعت باشند
2- خداوند نهصد و سی سال عمر به حضرت آدم عطا فرمود که عظمتش را معرفی کند که ای انسان عمر ومرگ شما به دست من می باشد، تمام دنیا را داشته باشید ملک وملکوت از من بوده ، نمی توانید جلو مرگ خود را بگیرید
3- خداوند آدم(علیهالسلام) از دو بعد تشکیل داد، جسم و روح، خدا نخست جسم او را آفرید، سپس از روح خود در او دمید و به صورت کامل او را زنده ساخت. که نشان دهد فقط من می توانم انسان را چنین زیباخلق کنم به غیر من توجه نکنید
4- خداوند حضرت آدم را از تمام گل ها متنوع ساخت که عظمت بی نهایت خود را معرفی کند همه انسان یک واحد از خاک ساخته وخالق همه من خدای واحد احد هستم
5- خداوند اراده کرد تا در زمین خلیفه و نمایندهای که حاکم زمین باشد قرار دهد،یعنی خودش شاه شا هان همه عوالم باشد بزرگی جز خدا وجود ندارد.
6- خداونددرابتدا بهشت را برای آدم مسکن قرارداد ولی شیطان اورا وسوسه نمود از درخت ممنوعه خورد واین نشان می دهد دیگر آدمها به سادگی سمت دنیا گرایش دارند از این کار عبرت بگیرید مواظب باشید که گرفتار دنیا نشوید .
7- حضرت آدم وقتی که از بهشت اخراج و به زمین فرود آمدند و به گناه (ترک اولی) خود اقرار نمودند و پشیمان شدند، که خداوند چقدر لطف فرموده است وبه همین صورت این نعمات بی نهایت برما تمام شده وما هر روز هرلحظه گناه می کنیم خیال ما نیست
8- خداوند مهربان خودش به آنها لطف کرد و کلماتی را به آنها آموخت،نام پنچ تن عبارت از: «محمد،علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهمالسلام)».[رااز عمق جان بگویند و توبه خود را آشکار و تکمیل نمایند درصورتی که از این نعمت بینهایت دراین روزگار برخوردار هستیم ولی به ساخت ساز دنیا مشغول شدیم خوب نمی بینیم خوب نمی شنویم وخوب عمل نمی کنیم
این داستان ضمن اینکه بی نهایت عظمت لا یتناهی خداوند را نمایان می کند ،در باره سرگذشت حضرت آدم که یک بار ترک اولی نموده گفته شده وبرای ماانسانها به ارمغان رسیده است که اویزه گوش نمائیم
این روز را به همه شیعیان تسلیت عرض می کنم
تاریخ وفات آن حضرت فامه (س) نیز اختلاف زیادى در کتابها دیده مىشود که جمعا حدود ده قول مىگردد، و همگى آنها تاریخ وفات را روى فاصلهى میان رحلت رسول خدا (ص) و وفات آن مخدرهى معصومه حساب کرده و ذکر نمودهاند.
بعضی کتاب ها 40 روز بعضی 72 روز بعضی 75 روز بعضی 3 ماه بعضی 95 روز بعضی 6 ماه بعضی هفتاد روز و بعضی 100 روز وبعضی 8 ماه
فرموده اند : صحیح همانست که از امام باقر (ع) روایت شده که فرمود: وفات آن حضرت سه ماه پس از رحلت رسول خدا (ص) بوده است. همین سه ماه و نود و پنج روز را عموماً روز وفات دانستهاند و شواهدى هم براى آن ذکر مىکردند، واللَّه اعلم.
منابع
1ـ مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 375.
2ـ کشفالغمه، ج 2، ص 126.
3ـ بحارالانوار، چ 43، ص 215.
4ـ بحارالانوار، چ 43، ص 191 و 178.
5ـ بحارالانوار، چ 43، ص 191 و 178.
6ـ مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 375.
7ـ اصول کافى، ج 1، ص 241.
8ـ بحارالانوار، ج 43، ص 212.
9ـ کشفالغمه، ج 2، ص 128.
10ـ کشفالغمه، ج 2، ص 128
11ـ بحارالانوار، ج 43، ص 196
12ـ ج 10، ص 455.